می‌خواهد بگیرد. اگر رئیس جمهور با تصویب فقیه باشد، با تصویب یک نفری که اسلام را بداند چیست، درد برای اسلام داشته باشد، اگر درست بشود، نمی‌گذارد این رئیس جمهور یک کار خطا بکند. و اینها این را نمی‌خواهند. اینها اگر یک رئیس جمهور غربی باشد، همه اختیارات را دستش بدهند، هیچ مضایقه‌ای ندارند و اشکالی نمی‌کنند! اما اگر یک فقیهی، که یک عمری را برای اسلام خدمت کرده، علاقه به اسلام دارد، با آن شرایطی که اسلام قرار داده است که نمی‌تواند یک کلمه تخلف بکند [اشکال می‌کنند].
شأن فقیه در حکومت اسلامی
اسلام دین قانون است. پیغمبر هم خلاف قانون نمی‌توانست بکند، نمی‌کرد هم، البته نمی توانست هم بکند. خدا به پیغمبر می‌گوید که اگر یک حرف خلاف بزنی، رگ و تینت را قطع می‌کنم (1). حکم قانون است. غیر از قانون الهی کسی حکومت ندارد. برای هیچ کس حکومت نیست، نه فقیه، و نه غیر فقیه، همه تحت قانون عمل می‌کنند. مجری قانون هستند همه، هم فقیه و هم غیر فقیه همه مجری قانون‌اند. فقیه ناظر بر این است که اینها اجرای قانون بکنند؛ خلاف نکنند؛ نه اینکه می‌خواهد خودش یک حکومتی بکند، بلکه می‌خواهد نگذارد این حکومتهایی که اگر چند روز بر آنها بگذرد برمی‌‌گردند به طاغوتی و دیکتاتوری، می‌خواهد نگذارد بشود. زحمت برای اسلام کشیده شد، خونهای جوانهای شما در راه اسلام رفت، حالا ما دوباره بگذاریم اساسی [را] که اسلام می‌خواهد درست بکند و زمان امیرالمؤمنین بوده و زمان رسول الله - صلی الله علیه و سلم - بوده، بگذاریم اینها را برای خاطر چهار تا آدمی که دور هم می‌نشینند و پاهایشان را روی هم می‌اندازند، و عرض می‌کنم چای و قهوه می‌خورند و قلمفرسایی می‌کنند؟ مگر ما می‌توانیم اینها را بگذاریم؟ مگر ما می‌توانیم؟ جائز است برای کسی، برای یک مسلمانی که تمام این خونهایی که ریخته شده هدر بدهد و اسلام را بگذارد کنار؟ به

صحیفه امام خمینی
Rouhollah Website is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License. <Rouhollah Website/>