هستم، پاسدارها، پاسبانها، از من حفاظت دارند می‌کنند نه اینکه بترسد که خود آنها نبادا بیایند خانه مرا غارت کنند! سابق این وضع بود، حالا باید این‌طور باشد که احساس اطمینان بکنند مردم به این قوایی که هست. احساس بکنند آنهایی که در مرزها هستند دارند اینها را حفظ می‌کنند، حالا این احساس هست. البته یک دسته‌ای افتاده‌اند توی همان طبقات، آنجا هم دارند فساد می‌کنند، لکن باید ما توجه داشته باشیم که به مردم اطمینان بدهیم، اطمینان خاطر بدهیم. مردم صبح وقتی از خانه بیرون می‌آیند بفهمند که نه، اینها همه چیزشان محفوظ است؛ هم دیانتشان محفوظ است و هم دنیایشان محفوظ است و هم بازارشان محفوظ است. این‌طور نباشد که وقتی که می‌آیند با دلهره بیرون بیایند. شما می‌دانید و من می‌دانم که آنوقت وقتی ما از منزل می‌خواستیم برویم بیرون، چون ما معمّم هم بودیم دیگر بدتر، گناه زیاد بود. از منزل هم که می‌خواستیم برویم یک جایی، در یک پناهی بنشینیم با هم یک قدری درد دل کنیم، وقتی می‌خواستیم برویم، باید یک وقتی برویم که نبادا گرفتار بشویم بین راه. ما گاهی می‌رفتیم در یک جا و از صبح تا شب در همان جا می‌ماندیم. گاهی وقتها من یک مباحثه که داشتم، یک عده‌ای بودند، یک روز من آمدم دیدم یک نفر است. گفت که همه‌شان فرار کردند توی باغها! از ترس اینها که می‌آمدند تو مدرسه‌ها می‌گردیدند هر که بود می‌بردند، احساس تزلزل و خوف و همه چیز، در ایشان بود. الآن شما باید کاری بکنید که تمام اینها برگردد به یک حال طمأنینه، به یک حال آرامش. وقتی کشوری آرامش داشته باشد، از حیث قلبش مطمئن باشد. که ارتشش آنجا که او دارد زندگی می‌کند برای حفاظت اوست و ژاندارمریش هم در راهها می‌خواهد حفاظت کند. و پاسبانش و پاسدارش هم در شهر دارد حفاظت می‌کند از او، این آرامش خاطری پیدا می‌شود و این آرامش خاطر از همه نعمتها بالاتر است. این اطمینان از همه نعمتها بالاتر است. انسان ممکن است که صد تا پارک داشته باشد، لکن اطمینان خاطر نداشته باشد. شما خیال می‌کنید که الآن این رئیس جمهوری امریکا خیلی اطمینان خاطر دارد؟ دلهره ندارد؟ او در مقابل خودش یک قدرت دیگر می‌بیند، نمی‌تواند او را ببیند و الآن تمام کوشش او صرف این است که‌
صحیفه امام خمینی
Rouhollah Website is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License. <Rouhollah Website/>