بگویند فرض کنید که؛ «مگر امیرالمؤمنین نماز هم می‌خواند؟ مگر علی نماز هم می‌خواند که تو مسجد کشتندش؟» او از این ناراحت نمی‌شود. اگر ناراحت بشود، برای این که چرا یک آدمی این‌طور است، نه چرا برای من می‌گوید. انبیا، ناراحت اگر می‌شدند برای این بود که چرا باید بندگان - این مردمی که آمدند در این جا و بنده هستند - خودشان را مستقل بدانند و برای خودشان کار بکند و فساد بکنند، برای این دلسوزی می‌کردند. و احتمال من می‌دهم که ما اوُذِیَ نبیٌ مِثْلَ ما اوذیتْ‌ (1) هم، این معنا باشد. من احتمال می‌دهم که آن معرفتی که رسول خدا داشت، دیگران نداشتند، مقاماتشان هرچه بود، به اندازه ایشان نبود. و هرچه مقامات بیشتر است راجع به معصیت‌هایی که در عالم می‌شود، بیشتر اذیت می‌شود. اگر بشنود که در آن سر دنیا یک کسی یک کسی را اذیت کرده این ناراحت بشود، نه از باب این که شهر خودم است، نه از باب این که مملکت خودم است، اقربای خودم است، از باب این که یک مظلوم در دنیا واقع شده. ولهذا می‌بینید که حضرت امیر آن‌طور می‌فرماید که وقتی که آن چیز را از پای یک ذمّی بیرون آوردند، می‌فرماید مرگ برای انسان چطور است (2). از «ظلم، بما انَّهُ ظلْمٌ» (3) بدش می‌آید، نه از ظلمِ به خودم، از خوبی به آن طوری که خوب است خوشش می‌آید. هرکس هم به هرکس خوبی کند، از باب این که خوبی است خوشش می‌آید. هرکس هم به هرکس ظلم کند، از باب این که ظلم است ناراحت می‌شود. این معنی، این است که یک انسانی بداند که چی هست و کجا هست و کجا می‌رود. همه این بساط برچیده می‌شود، لکن صحف ما برچیده نمی‌شود، هست، آن طرف است. پرده را الآن هم اگر بردارند، ما خودمان می‌بینیم که چه کردیم، چی هست، دیگران هم می‌بینند، اگر ستاریت خدا نباشد.
معصیت خداوند در کارشکنی و ضربه به وحدت
ما دنبال این باشیم که اطاعت خدا بکنیم. خدا فرموده است که شماها باید با هم باشید،

صحیفه امام خمینی
Rouhollah Website is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License. <Rouhollah Website/>