رویارویی با استقلال فرهنگی
البته یک جهت دیگر هم هست که عرض می‌کنم؛ جهت دیگری که هست جهت فرهنگ جوامع بوده است. این جوامع [را] دیده‌اند، مطالعه کردند که اگر فرهنگ اینها یک فرهنگ مستقل صحیح باشد، از توی اینها یک جمعیتهای سیاسی مستقل و امین پیدا می‌شود و این هم برای آنها مضر است. بِناءً عَلَیْه، در جانب اسلام و روحانیت، دو چیز را سد می‌دیدند: یکی اصل اسلام را، و یکی هم روحانیت را؛ و در جانب دیگر باز احتمال این را که اگر این فرهنگ یک فرهنگ مستقلی باشد، در بین اینها تربیت می‌شوند یک جوانهایی و یک رجالی [که‌] اگر اینها تربیت بشوند، لا محاله مقدرات مملکت دست اینها می‌افتد، باز هم مانع می‌شوند از اینکه اینها برسند به آمال خودشان، که آن آمالْ زیرزمینیهاست. روی زمینی هم هست؛ ولی مهمش آنهایی است که در زیر زمین دارند. درصدد برآمدند که ... این سه تا مطلب را و این سه تا سد را بشکنند.
ترویج اسلام تحریف شده
اما راجع به اسلام شروع کردند تبلیغات کردن به اینکه اسلام یک مکتبی است می‌گوید: ملایم! کم کم لابد پیش می‌آیند؛ یک مکتبی است که مربوط به دعا و ذکر، و یک روابطی مابین مردم و مابین خالق، و سیاست را کاری به آن ندارد. اسلام به حکومت کار ندارد، به سیاست کار ندارد. این را آنقدر تبلیغات‌روی آن کردند که در جامعه خود روحانیت هم به خورد آنها هم دادند، که بسیاری از آنها هم همین اعتقاد را پیدا کردند که روحانی به سیاست چه کار دارد، به حکومت چه کار، به نظام حکومت چه کار دارد. روحانی مسجد برود و نماز بخواند و عرض می‌کنم که از این صنف کارها: درس بگوید و مباحثه بکند و این آداب شرعیه را به مردم نشان بدهد.
آنها دیدند که نماز روحانیون و نماز اسلام هیچ به آنها ضرر ندارد؛ هرچه می‌خواهند نماز بخوانند. آنها به نفت کار نداشته باشند، نماز بخوانند تا هرچه می‌خواهند خسته بشوند. درس هرچه دلشان می‌خواهد بگویند؛ مباحثه هم هرچه می‌خواهند بکنند؛ کار نداشته باشند به اینکه سیاست استعماری در اینجا نباید اجرا بشود، هر کاری می‌خواهند
صحیفه امام خمینی
Rouhollah Website is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License. <Rouhollah Website/>