بدهد؛ مستقل نیست در کارش. شصت هزار مُفت خور امریکایی آمده به اسم «مستشار»! حالا دیگر چه می‌کنند من نمی‌دانم؛ اما ارتش ما تحت نظر آنهاست؛ پس ما ارتش هم نداریم. چه چیز ما داریم دیگر؟ ایران چه چیز دارد؟ این ایرانی که ایشان می‌فرمایند که به «تمدن بزرگ» [رسیده‌] این کارایی‌اش است؟! این تمدن بزرگش است؟!
سفسطه کارتر
آن آزادی که کارتر می‌گوید که چون شاه یک آزادی خیلی سریعی، خیلی تندی به مردم داده؛ از این جهت با او اختلاف می‌کنند! به منطق کارتر این همه فریادی که دارند مردم می‌زنند، از این است که تُخَمه (1) کردند برای آزادی! آزادی اینقدر به اینها دادند که اینها دیگر نمی‌توانند هضمش بکنند! فریاد می‌زنند! خوب، این حرفها، حرفهای آنهاست دیگر. کارتر در چند روز پیش از این همین را گفت. در روزنامه ما نقل کردند که می‌گوید یک «آزادی تندی» به مردم داده است و از این جهت منشأ اختلاف مردم با او این است! این همه داد می‌کنند «آزادی» برای این است!
کشتار در سراسر ایران
الآن که شما اینجا نشستید من نمی‌دانم در ایران؛ می‌دانم که خبرهاست؛ اما حالا کدام نقطه است؟ کشتار چی است؟ امشب چند نفر را کشته‌اند؟ امروز چقدر کشتار شده؟ اینها را ما الآن اطلاعی نداریم، اما هر روزنامه‌ای که از ایران می‌آید؛ با اینکه روزنامه‌ها معلوم نیست بتوانند تمامش را بنویسند، چند تا کشته کجا بوده، چند تا کشته [کجا]. در «کبودر آهنگ» [که‌] دهی است در اطراف همدان؛ یک دهی است در اطراف کبودر آهنگ، نوشته است که پنج نفر کشته آنجا داشته. در یک ده! این آتشی که الآن در ایران روشن شده، زبانه کشیده و دهات ایران را، عرض می‌کنم که قصبات ایران را، شهرهای بزرگ و کوچک ایران را فرا گرفته و این یک مژده‌ای است برای ما که همه ناراضی صدا درآورده‌اند [و] کشته داد [ه ا] ند؛ بیخود که نیست؛ برای فریادی است که می‌زنند که م

صحیفه امام خمینی
Rouhollah Website is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License. <Rouhollah Website/>