بدهیم، ما مجبور شدیم! خوب این همه صاحب منصب توی ارتش وقتی دیدند که صاحب منصبهای امریکایی آمدند چه کردند، همه استعفا دادند. مگر آخر می‌شد آن وقت. اگر همه صاحب منصبهای ما وقتی که دیدند امریکایی‌ها دارند اینها را، مستشار دارد امریکا در اینجا و اینها باید تحت نظارت آنها باشند، اگر همه اینها یک روز استعفای خودشان را می‌فرستادند در مجلس یا پیش شاه که ما نمی‌خواهیم با این وضع، مگر امکان داشت آن وقت مستشار بیاید؟
اینکه مستشار می‌آید برای این [است‌] که شما رشد ندارید؛ چون رشد ندارید از این جهت مستشارها می‌آیند بالای سر شما و شما را می‌خواهند اداره کنند. اگر شماها رشد داشتید، اگر شما یک انسانی بودید که علاقه به این مملکت داشتید، علاقه به این آب و خاک داشتید، اگر یک انسان متدین بودید - که اساس مسائل است این - همچو چیزی امکان نداشت برایتان که بنشینید آنجا و بخواهید صاحب منصب باشید لکن صاحب منصبی که یک مردِکه از امریکا آمده هر چه بگوید باید اطاعتش بکنید. خوب استعفا می‌کردید. کی به شما الزام کرد که آقا بیا تو سپهبد باش یا بیا تو ارتشبد باش؟! استعفا می‌کردی. حالا استعفا کنید.
الآن که می‌بینید که همه مسائل واضح شده است و خیانت شاه واضح شده و خود شاه آمده پشتِ - عرض می‌کنم که - رادیو و اقرار به ذنب و گناه خودش کرده، اسمش را «اشتباه» گذاشته [که‌] تا حالا من کارهایم اشتباه بود از این جهت از اینجا به بعد این اشتباهات را نمی‌کنم! شمایی که یک شاهی را می‌بینید که خیانتهای خودش را اقرار کرده، پشت رادیو اعلام کرده، دستش را پیش ملت دراز کرده که ببخشید من را، من اشتباه کردم، خوب همین حالا همه‌تان بروید آن کنار؛ یا بروید کنار از ارتش یا متصل بشوید به مردم؛ باز نریزید به جان مردم و مردم را بکشید. پس شما همه خیانتکارید! شما را نمی‌توانیم بگوییم یک انسانی هستید که امین این مملکت هستید. شما خائنید در این مملکت. شما هیچ لیاقت هیچ چیز را ندارید. بله، صاحب منصبهای جزء نمی‌توانند ... آنها می‌گویند که ما حاضریم به اینکه کارهایی را انجام بدهیم. ان شاء الله بلکه انجام بدهند.
صحیفه امام خمینی
Rouhollah Website is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License. <Rouhollah Website/>