هر چه هم می‌خواهی ظلم بکن و - عرض می‌کنم که - چه می‌شود. ما فرض می‌کنیم که نه دیگر حقی برای مردم نباشد - و حال آنکه در جمهوری حق است - مردم ... نه، تو غلط کردی برو سراغ کارت!
اگر جمهوری اسلامی باشد که دیگر واضح است؛ برای اینکه اسلام برای آن کسی که سرپرستی برای مردم می‌خواهد بکند، ولایت بر مردم دارد، یک شرایطی قرار داده که وقتی یک شرطش نباشد، خودبه خود ساقط است؛ تمام است؛ دیگر لازم نیست که مردم جمع بشوند؛ اصلاً خودش هیچ است. اگر یک ظلم، اگر یک سیلی بزند، رئیس جمهور اسلام اگر یک سیلی بیجا به یک نفر بزند، ساقط است؛ تمام شد ریاست جمهوری‌اش دیگر؛ باید برود سراغ کارش. آن سیلی را هم باید عوضش را بیاید بزند توی صورتش! ما یک همچو چیزی می‌خواهیم.
بنابراین اصل اول که عبارت [است‌] از اینکه ما این خاندان را نمی‌خواهیم این واضح است که باید همین طور باشد، مردم هم با ما موافقند. مسأله مردمی است. مسأله، به حَسَب حقِ مردم، مردمی است. همه مردم فریاد کردند توی خیابانها، حالا هم دارند فریاد می‌کنند، همین امروز هم گفتند پنجاه هزار نفر در اصفهان قیام کرده‌اند و - عرض می‌کنم - نهضت کرده‌اند و تظاهر کرده‌اند و از این حرفها؛ الآن هم همان حرفها را دارند می‌زنند. اصل دوم هم که سلطنت - رژیم سلطنتی - اصلش غلط است، این هم هر عاقلی اگر تصور مطلب را بکند تصدیقش را می‌کند که یک همچو رژیمی اصلاً درست نیست؛ باید اختیار دست خود مردم باشد و چه بکنند. یک کس دیگری یکی را سلطان بکند، این سلطان بر یکی دیگر باشد، این مقدرات این دست آنهاست! هرکسی مقدراتش دست خودش است. این نسل حالا مقدراتشان دست خودشان باید باشد؛ نه مقدراتش دست یک کسی که هفتصد سال پیش از این بوده و حالا رفته سراغ کارش.
رئیس جمهور معنایش این است که مقدراتْ دست خود مردم است. مردم الآن می‌خواهند قرار می‌دهند یک کسی را رئیس جمهور، بعد از پنج سال دیگر تمام می‌شود عملش؛ یکی دیگر را قرار می‌دهند، بعد یکی دیگر قرار می‌دهند. این بهتر از اوست و
صحیفه امام خمینی
Rouhollah Website is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License. <Rouhollah Website/>