همان روز که بیعت کردند، بعد از بیعت بیل و کلنگش را برداشت رفت سراغ یک کاری که انجام می‌داد! در بین مردم هم هیچ باکی نداشت؛ برای اینکه مردم با او بد نبودند، خیانتی نکرده بود که از مردم بترسد. او هر چه کرده بود به نفع ملت خودش، به نفع مسلمین، انجام داده بود. یک کسی که به نفع مسلمین، به نفع ملت، کارها را انجام می‌دهد دیگر از ملت نمی‌ترسد، ملت پشتیبان هست.
مردم و رژیم پهلوی
شما ملاحظه بکنید همین دو دوره‌ای که همه‌مان دیده ایم، منتها من زیادترش را دیده‌ام و شما کمترش را، در دوره سابق و این دوره اگر یک مشکلی پیدا می‌شد برای دولت سابق و شاه و وزیر و دبیر و رؤسا همه فریاد می‌زدند که مشکل حاصل شده، مردم چه می‌کردند؟ آن که می‌توانست، می‌گفت خدا کند زیادتر بشود! کمک هم شاید به آنها می‌کرد برای زیاد شدن مشکل. آن هم که نمی‌توانست، بی تفاوت بود، کار نداشت به این کارها. خوب، جهنم که برای تو مشکل است! بهتر. شماها یادتان نیست وقتی که این سه مملکت هجوم کردند و ایران را گرفتند در جنگ عمومی، من یادم هست و قم بودم، همه چیز مردم در خطر بود، همه چیز، سه تا لشکر دشمن وارد شده بودند، همه چیزشان در خطر بود، لکن آن روزی که صدا درآمد که رضاشاه را بیرونش کردند، مردم راحت شدند؛ مردم دعا کردند و به هم تبریک شاید می‌گفتند! و من به این دومی [نصیحت‌] کردم که کاری نکن که وقتی رفتی مردم شادی کنند، چنانچه برای پدرت کردند. این را دیگر خود شما دیدید، من نبودم اینجا، که وقتی ایشان رفته است مردم چه کردند، خیابانها چه بساطی بود. علاوه بر اینکه کمک نمی‌کردند، این طور بودند خودشان، برای اینکه جبهه را یک جبهه مقابل قرار داده بود. مسئله ملت اصلاً طرح نبود پیش اینها، هیچ کاری به ملت اینها نداشتند. اینها هرچه می‌توانستند قواشان را صرف سرکوبی خود ملت می‌کردند. وقتی سرکوبی ملت در رأس مقاصدشان بود، خوب، دیگر نباید توقع داشته باشند که ملت با آنها چه کار می‌کند.
صحیفه امام خمینی
Rouhollah Website is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License. <Rouhollah Website/>