را که از «خَیْبَر» (1) ایشان کَنْده است و چندین زِراع (2) دور انداخته است، چهل نفر نمی‌توانستند بلندش کنند. در شمشیرزنی، شمشیرهای او این‌طور بوده است که با یک ضربه از این طرف که می‌زده دو نیم می‌کرده است، از این طرف می‌زده که دو نیم می‌کرده. در صورتی که آنهایی که این ضربه را می‌خوردند «خُودِ» آهنی داشتند، زره آهنی داشتند. و گاهی هم شاید، دو تا زره به تنشان می‌کردند. آدمی که با نان و سرکه زندگی می‌کرده، و بسیاری از روزها را روزه می‌گرفته است، و افطار را با چند لقمه نان و نمک و یا نان و سرکه افطار می‌کرده است، جمع کرده است مابین آن زهد و این قوّت بازو، و این جمع بین دو تا امر متضاد است. آدمی که جنگجوست، به آن‌طور که جنگجویان بزرگ را، دلاوران بزرگ را، به هزیمت وامی دارد. و می‌فرماید که اگر تمام عرب یک طرف باشند، به من هجوم کنند، من پشت نمی‌کنم. (3) این آدم در عطوفت آن طور است که، وقتی که یک خلخال از پای یک زن یهودی ربوده‌اند می‌فرماید که مرگ برای انسان آسان است (4) - قریب به این معنا - آدمی که در عرفان و علم ماورای طبیعت، آن‌طور است که نهج البلاغه حکایت می‌کند از مقام عرفانش. در عین حال شمشیر می‌کشد، و کفّار و اخلالگران را از دم شمشیر می‌گذراند. ما شیعه یک همچو اعجوبه معجزه آسا هستیم.
من می‌گویم اگر چنانچه پیغمبر اسلام - صلی الله علیه و آله و سلَّم - غیر از این یک موجود تربیت نکرده بود، کافی بود برایش؛ چنانچه پیغمبر اسلام مبعوث شده بود برای اینکه یک همچو موجودی را تحویل جامعه بدهد، این کافی بود. یک همچو موجودی که هیچ سراغ ندارد کسی، و بعدها هم سراغ ندارد کسی، امروز روز نَصْب اوست به امامت امّت، یک همچو موجودی امام امّت است، البته کس دیگر به پای او نخواهد

صحیفه امام خمینی
Rouhollah Website is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License. <Rouhollah Website/>