«آشتی» آمد و «جنگ» ش را با مردم کرد و موفق نشد، حالا یک راه دیگری را پیش گرفتند: شاه در حرفهایش این را مکرر شاید گفته که خوب، یک مملکتی که ما می‌خواهیم! حالا فرض کنید که من چه، اما خوب مملکتْ ما می‌خواهیم؛ اگر من بروم، مملکتی دیگر نمی‌ماند! شما نمی‌خواهید که یک مملکتی داشته باشید؟ این مملکت اگر من نباشم از دستتان می‌رود! این مملکت را برمی‌‌دارند می‌برند از اینجا به جای دیگر وآغوش می‌کنند! شوروی از آن طرف می‌برد و امریکا هم از آن طرف می‌برد و انگلستان هم ازآن طرف می‌برد. این حرفی بود که ایشان می‌گفت: خوب، ما مملکت که می‌خواهیم!
پاسخ امام به اظهارات علی امینی
تازگی یکی از افراد «شاهدوست» که به خیال نخست وزیری افتاده است، (1) ایشان هم یک مصاحبه‌ای فرموده‌اند و در آن مصاحبه گفته‌اند که خمینی این زجر و این چیزها دیده است، و به واسطه این زجر دیدن، خوب، این حرفها را می‌زند! ولی خوب افراد دیگر هم زجر دیدند، گاهی کمتر گاهی بیشتر، لکن گذشت کردند [خنده حضار] و مملکت ما الآن اگر چنانچه فلانی وطن پرست باشد - چنانچه هست (گفته هست) - این مملکت ما الآن به واسطه وضع جغرافیایی جوری است که خطرناک است؛ برای حفظ مملکت باید این آدم که می‌گوید سلطنت نباید باشد باید یک قدری پایین‌تر فکر کند، پایین بیاید یک قدری. خوب ما مملکت لازم داریم (عین حرف شاه است، یک وکیل هم توی مجلس گفته بود، ایشان هم حالا می‌فرماید) خوب، ما مملکت لازم داریم؛ خوب وطن دوستی اقتضا می‌کند که انسان اگر یک حبسی رفت، یک تبعیدی رفت، یک شکنجه‌ای دید، یک زحمتی دید، وطن دوستی اقتضا می‌کند که غَمْضِ عین (2) کند، نگذارد که مملکت از دست برود! وامصیبت! می‌خواهد مملکت از دست ما برود! لازمه این حرف این است که ایشان می‌گوید اگر چنانچه من ملاقات کنم با ایشان مطلب را به‌

صحیفه امام خمینی
Rouhollah Website is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License. <Rouhollah Website/>