«اعلیحضرت» به آنجا رسیدند که لغو کردند کاپیتولاسیون را و چه کردند و فلان! مدتها روزنامه‌ها و رادیو و بساط، جشن این را گرفتند که اعلیحضرت رضاشاه کاپیتولاسیون را لغو کرد! یکوقت آنطور هیاهو کردند و جشن گرفتند. آن روزی که اعلیحضرت محمدرضا شاه، خَلَفِ صِدْقِ اعلیحضرت رضاشاه! آمد کاپیتولاسیون را برای اینها درست کرد، باز همین نزاع بلند شد که‌ای چه خدمت بزرگی! چه خدمت بزرگی کردند! این بیچاره مطبوعات، خوب اسیر سازمان امنیت بودند، باید بنویسند. آنها دیکته کنند اینها بنویسند که چه خدمت بزرگی! دیگر از این خدمت بزرگتر نمی‌شد که «اعلیحضرت» کردند! چه کردند؟ آنی که او لغو کرد، ایشان اثبات کردند! در لغوش ما جشن باید بگیریم، در اثباتش هم ما باید جشن بگیریم! [خنده حضار] وضع یک مملکتی اینطوری است که می‌گویند خروس می‌گوید که منِ بیچاره را در عزاخانه سرمی بُرند، در عروسی خانه هم سرمی بُرند! [خنده حضار].
وضع ایران این جور است که آن طرفِ قصه را هیاهو می‌کنند، این طرفِ قصه هم هیاهو می‌کنند! اینها یک چیزهایی است که ما حالا می‌شنویم و داریم می‌بینیم، بعدها آیا باورشان بیاید یک همچو رژیمهایی را ما گذراندیم! آخر من در سن خودم این قضیه را دیدم. شماها یادتان نیست، هیچ کدامتان یادتان نیست، اما من در سن خودم بوده این قضیه. آن قضیه جشنهای آنجایش در سن ما بوده. این قضیه جشنها و بساط اینجایش هم، هیاهوی اینجایش هم در همان وقتی بوده که ما بودیم. هر دوی آنها را. وضع اینطوری است که طرفین قضیه را ما باید - عرض می‌کنم که - برای آن جشن بگیریم و پایکوبی کنیم که اعلیضرت آنجا آنطور کردند و اینجا اینطور کردند!
می گویند نشده؟! خوب، شده است. منتها می‌گویند خوب شده است. خوب شده یعنی چه؟ یعنی اینکه این آشپزِ - مثلاً - سفارت امریکا، آن کاسب خیابانِ - مثلاً - فلان جا که امریکایی است، اگر این یک شخص محترمی، یک شخص - مثلاً - عالیمقامی، یک فیلسوفی، یک عالمی، یک کسی را بگیرد زیر، عمداً هم بگیرد زیر، دولت ایران حق ندارد، هیچ حق ندارد که این را بخواهد! این باید رجوع شود به سفارت! سفارت‌
صحیفه امام خمینی
Rouhollah Website is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License. <Rouhollah Website/>