یک ضرر دیگرش اینکه این رعیتها و دهقانهای این دهستانها نتوانستند دیگر در دهات بمانند؛ آنها رو آوردند به شهرها، به تهران راه افتادند. الآن در اطراف تهران، آنطوری که تفصیلش را برای من نوشته بودند و من حالا نمی‌توانم یادم بیاید که تفصیل چیست، اجمالش این بود که قریب بیست - سی جا، محلهای مختلف، در همین خود تهران، در پایتخت، پایتختِ جایی که به «تمدن بزرگ» دارد می‌رسد یا دروازه آن باز شده است! در خود این تهران، ده بیست سی جا یا بیشتر، الآن نمی‌توانم من یادم بیاید محلهایی است که عائله‌های - محله محله است - این محله توی یک گودالِ خیلی [عمیق‌]، این بیچاره‌ها جمع شدند یک چادری زدند؛ عرض می‌کنم که با یک چوبی، چیزی، برای خودشان یک محفظه‌ای درست کردند و توی اینجا خودشان و بچه‌های کوچکشان، بزرگشان، توی یک چادری زندگی می‌کنند. یک محله؛ یعنی فرض کنید دویست تا، سیصد تا، پانصد تا چادر است یا دویست- سیصد تا امثال این چیزها؛ و اینها در آنجا زندگی می‌کنند. برق ندارند که هیچ، آب ندارند که هیچ، اسفالت ندارند [که‌] هیچ، اینها اگر بخواهند آب برای خوردن بچه‌هایشان بیاورند، اینهایی که برای ما نقل کردند نوشتند، گفتند باید آن زن بیچاره یک کوزه بردارد، از پنجاه - شصت تا پله برود بالا از این گودال، تا آن بالا برسد به یک شیری که آنجا آب دارد؛ آنجا آب کند، باز پنجاه- شصت پله یا زیادتر، از آنجا بیاید پایین. شما تصور زمستان تهران را بکنید. زمستان تهران که برف می‌آید، باران می‌آید، این زن بیچاره، باید از اینجا، یک کوزه آب می‌خواهد برای اینکه بچه‌ها بخورند، باید با این مصیبت تهیه کند که برود آن بالا، آنجا کوزه‌اش را آب کند و پنجاه تا پله بیاید پایین. حالا چقدر زمین می‌خورد، چقدر اذیت می‌شود، اینها را خدا می‌داند. آن وقت یک محله نیست، چهل - پنجاه تا، سی - چهل تا اینطوری در اطراف، فلان جا، فلان جا، فلان جا، نوشتند. یکی یکی را برای من نوشتند که در کجا، در کجا، کجا، کجا، محله‌هایی است که مال این اشخاصی است که برای خاطر «اصلاحات ارضی» و زمین خوردن زراعت، اینها از دهاتشان پاشدند هجوم آوردند به تهران؛ و شاید در شهرستانهای دیگر هم باشد؛ اما
صحیفه امام خمینی
Rouhollah Website is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License. <Rouhollah Website/>