صفحه 6
جميع انوار جزئيّه است و عبادت و توجه آن، توجه دار تحقّق است، به صيغه جمع ادا كند: سَبَّحْنا فَسَبّحَتِ الْمَلائكَةُ وَ قَدَّسْنا فَقَدَّسَتِ المَلائكةُ وَ لَوْلانا ما سَبَّحَتِ الْمَلائِكَةُ ... الخ. (۱)
پس، چون سالك خود و انيّت و انانيّت خود را يكسره تقديم ذات مقدس كرد و هر چه جز حق را محو و مَحق كرد، عنايت ازلى از مقام غيب احدى به فيض اقدس شامل او گردد و او را به خود آرد و صحو بعد المحو براى او دست دهد و ارجاع به مملكت خويش شود به وجود حقانى؛ و چون در كثرت واقع شود، از فراق و نفاق بيمناك شود و هدايت خود را، كه هدايت مطلقه است (چه كه ساير موجودات از اوراق و اغصان شجره مباركه انسان كامل است) به صراط مستقيم انسانيّت- كه سير الى الاسم الجامع و رجوع به حضرت اسم اللَّه اعظم است- كه از حدّ افراط و تفريط كه «مغضوبٌ عليهم» و «ضالين» است خارج است، طلب كند؛ و يا آنكه هدايت به مقام برزخيّت را، كه مقام عدم غلبه وحدت بر كثرت و كثرت بر وحدت است و حد وسط بين احتجاب از وحدت به حجاب كثرت است، كه مرتبه «مغضوب عليهم» است؛ و احتجاب از كثرت به وحدت است، كه مقام «ضالّين» و متحيرين در جلال كبرياست، طلب كند.
وصل: رُوِى فِى التَّوحيد عَنِ الرِّضا- عَلَيْهِ السَّلامُ- حينَ سُئِلَ عَنْ تَفْسيرِ الْبِسْمِلَةِ، قالَ: مَعْنى قَوْلِ الْقائِل بسم اللَّه اىْ أَسِمُ عَلى نَفْسى سِمَةً مِنْ سِماتِ اللَّه وَ هِىَ الْعِبادَة. قالَ الرّاوي فَقُلْتُ لَهُ: مَا السِّمَةُ؟ قالَ: الْعَلامَة. (۲)

(۱)- ما خدا را تسبيح گفتيم، پس ملائكه تسبيح گفتند و ما خدا را تقديس كرديم، پس ملائكه تقديس كردند و اگر ما نبوديم، ملائكه تسبيح نمى‌گفتند؛ عيون اخبار الرضا؛ ج ۱، باب ۲۶، ص ۲۶۲، ح ۲۲؛ بحار الأنوار؛ ج ۲۵: كتاب الامامة؛ روايات باب اوّل از« أبواب خلقهم و طينتهم و ارواحهم»، ص ۱.
(۲)- در كتاب توحيد از امام رضا( ع) روايت شده است كه چون تفسير بسمله( بسم اللَّه) از حضرتش سؤال شد، فرمود: معناى اينكه گوينده مى‌گويد بسم اللَّه اين است كه من بر خود سمه‌اى از سمات خدا را مى‌گذارم و آن عبادت است. راوى گفت پرسيدم: سمه يعنى چه؟ فرمود: نشانه؛ التوحيد؛ باب ۳۱، ص ۲۲۹، ح ۱؛ معانى الاخبار؛ ص ۳.
صحیفه امام خمینی
Rouhollah Website is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License. <Rouhollah Website/>