صفحه 62
به پاى خاست فَقَدْ قامَت الصلاة و الْمُؤْمِنُ وَحْدَهُ جَماعَة، (۱) پس نعبد و نستعين و اهدنا، تمام به واسطه اين جمعيت حاضره در محضر قدس است؛ و در روايات و ادعيه صادره از اهل بيت عصمت و طهارت، كه سرچشمه عرفان و شهودند، اشاره به اين معنى شده است.
و وجه ديگر كه به نظر نويسنده مى‌رسد، آن است كه چون سالك در الحمد للَّه جميع محامد و اثنيه را از هر حامد و ثناجويى در ملك و ملكوت، مقصور و مخصوص به ذات مقدّس حق نمود؛ و نيز در مدارك ائمّه برهان و قلوب اصحاب عرفان به ظهور پيوسته كه تمام دايره وجود -بِمُلْكِها وَ مَلَكوتِها وَ قَضِّها وَ قَضيضِها- حيات شعورى ادراكى حيوانى بل انسانى دارند و حامد و مسبِّحِ حق تعالى از روى استشعار و ادراكند و در فطرت تمام موجودات -خصوصاً نوع انسانى- خضوع در پيشگاه مقدّس كامل و جميل على الاطلاق ثبت، و ناصيه آنها در آستانه قدسش بر خاك است، چنانچه در قرآن شريف فرمايد: وَ إِن مِّن شَىْ‌ءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لَكِن لَّا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ؛ (۲) و ديگر آيات شريفه و اخبار معصومين كه مشحون از اين لطيفه الهيّه است، مؤيّد برهان حكمى متين است، پس چون سالك الى اللَّه به قدم استدلال برهانى يا ذوق ايمانى يا مشاهده عرفانى اين حقيقت را دريافت، در هر مقامى كه هست دريابد كه جميع ذرّات وجود و سكنه غيب و شهود عابدِ معبودِ على الاطلاق و پديدآرنده خود را طلبكارند؛ پس با صيغه جمع اظهار كند كه جميع موجودات در همه حركات و سكنات خود، عبادت ذات مقدس حق تعالى كنند و از او استعانت جويند.

(۱)- وسائل الشيعة؛ ج ۵: كتاب الصلاة؛ «ابواب صلاة الجماعة»، باب ۴، ص ۳۷۹، ح ۲، ۵.
(۲)- هيچ چيزى نيست مگر آنكه به حمد او تسبيح گويد، لكن شما تسبيح آنها را نمى‌فهميد (اسراء/۴۴).
صحیفه امام خمینی
Rouhollah Website is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License. <Rouhollah Website/>