- » امروز یکشنبه، 4 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
صفحه 65
حق تعالى شود؛ و از سالكان به اندازه قدم سلوك نزديك به حقيقت است؛ و از واصلان نسبت به رؤيت حق حقيقت است؛ و نسبت به رؤيت كثرت صِرف صورت و جرى بر عادت است؛ و از كاملان صرف حقيقت است؛ پس نه آنها حجاب حقّى دارند و نه حجاب خلقى.
ايقاظٌ ايمانىٌ
بدان اى عزيز، كه ما تا در اين حجب غليظ عالم طبيعت هستيم و صرف وقت در تعمير دنيا و لذايذ آن مىكنيم و از حق تعالى و ذكر و فكر او غافل مىباشيم، تمام عبادات و اذكار و قرائات ما بىحقيقت است، نه در الحمد للَّه محامد را مىتوانيم به حق منحصر كنيم، و نه در إيّاك نعبد و إيّاك نستعين راهى از حقيقت مىپوييم؛ بلكه با اين دعاوى بىمغز در محضر حق تعالى و ملائكه مقربين و انبياى مرسلين و اولياى معصومين، رسوا و سرشكسته هستيم. كسى كه زبان حال و قالش مشحون به مدح اهل دنياست، چطور الحمد للَّه گويد؟ و كسى كه وجهه قلبش طبيعى و بويى از الهيّت در آن نيست و اعتماد و اتكالش به خلق است، با چه زبان إيّاك نعبد و إيّاك نستعين گويد؟ پس اگر مرد اين ميدانى، دامن همّت به كمر زن و با شدّت تذكّر و تفكّر در عظمت حقّ و ذلّت و عجز و فقر مخلوق، در اوايل امر، اين حقايق و لطايف را -كه در خلال اين رساله مذكور شد- به قلب خود برسان و دل خود را به ذكر حق تعالى زنده كن تا بويى از توحيد به شامّه قلبت برسد و با مدد غيبى، راهى به نماز اهل معرفت پيدا كنى؛ و اگر مرد اين ميدان نيستى، لا اقل نقص خود را نصب العين خود كن و به ذلّت و عجز خود توجّه كن، و از روى خجلت و شرمسارى قيام به امر كن و از دعوى عبوديّت حذر كن؛ و اين آيات شريفه را كه به لطايف آن متحقّق نيستى يا
ايقاظٌ ايمانىٌ
بدان اى عزيز، كه ما تا در اين حجب غليظ عالم طبيعت هستيم و صرف وقت در تعمير دنيا و لذايذ آن مىكنيم و از حق تعالى و ذكر و فكر او غافل مىباشيم، تمام عبادات و اذكار و قرائات ما بىحقيقت است، نه در الحمد للَّه محامد را مىتوانيم به حق منحصر كنيم، و نه در إيّاك نعبد و إيّاك نستعين راهى از حقيقت مىپوييم؛ بلكه با اين دعاوى بىمغز در محضر حق تعالى و ملائكه مقربين و انبياى مرسلين و اولياى معصومين، رسوا و سرشكسته هستيم. كسى كه زبان حال و قالش مشحون به مدح اهل دنياست، چطور الحمد للَّه گويد؟ و كسى كه وجهه قلبش طبيعى و بويى از الهيّت در آن نيست و اعتماد و اتكالش به خلق است، با چه زبان إيّاك نعبد و إيّاك نستعين گويد؟ پس اگر مرد اين ميدانى، دامن همّت به كمر زن و با شدّت تذكّر و تفكّر در عظمت حقّ و ذلّت و عجز و فقر مخلوق، در اوايل امر، اين حقايق و لطايف را -كه در خلال اين رساله مذكور شد- به قلب خود برسان و دل خود را به ذكر حق تعالى زنده كن تا بويى از توحيد به شامّه قلبت برسد و با مدد غيبى، راهى به نماز اهل معرفت پيدا كنى؛ و اگر مرد اين ميدان نيستى، لا اقل نقص خود را نصب العين خود كن و به ذلّت و عجز خود توجّه كن، و از روى خجلت و شرمسارى قيام به امر كن و از دعوى عبوديّت حذر كن؛ و اين آيات شريفه را كه به لطايف آن متحقّق نيستى يا