- » امروز دوشنبه، 5 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
- اینها باید به محکمه برسد. میگویند، اما چه میدانیم.
- [این برای شما یک امیدی است که او باید بیاید ایران و محاکمه بشود. مطمئنید که این جور خواهد شد؟]
- تقریباً یک آرزو است.
- [یعنی شما مطمئن باشید چیزی از دست نمیدهید. من تمام تبلیغاتی که علیه شما کردند به هم میزنم.]
- خیال میکنید.
- [میگویند اینها که اعدام شدهاند، همهشان مقصر سیاسی و ساواکی و اینها نبودند. آنها هم اعدام شدند برای اینکه لواط کردند و زنا کردند. البته من توضیح دادم که این جور نیست. اینها تاجر و این چیزها بودند و بچهها را میدزدیدند و این حرفها، واخبار دروغ به شما گفتند.]
- بله اصل مسئله را باید گفت. و آن این است که اگر یک بدنی یک انگشتش فاسد بشود چه باید کرد برای اصلاح آن بدن. آیا باید این انگشت را گفت تو باش اینجا، فاسد کن این بدن را؟ این انگشت یک مفسده است و باید برید این چیزهایی که میدانید که اینها به فساد میکشند. یکوقت مثل بعضی طوایف میگویند که خوب، مردم آزادند. آن زن آزاد هست. زن این باشد، او هم تمتعی ببرد. خوب، چه بهتر. یکوقت منظور این هست. نه، ما این را نمیتوانیم بپذیریم. یکوقت منظور این است که باید حفظ نظم جامعه، حفظ صحت جامعه بشود. این سیاستهایی که ما در اسلام داریم و اجرا میشود برای این است که جامعه را ما میخواهیم پاکسازی کنیم. علفهای هرزهای که ضایع میکنند مزرعه ما را، باید این علفهای هرزه را بچینیم و دور بریزیم. آن کسی که بخواهد یک جامعه را اصلاح بکند، آن کسانی که افساد در جامعه میکنند، آن کسانی که جامعه را به تباهی میکشند، آن کسانی که جوانهای ما را به تباهی میکشند، دخترهای ما را به تباهی میکشند آنها را نمی توانیم تحمل کنیم که نظر کنیم اینها هر کار میخواهند بکنند. و هر سیاستی که هست باید بشود. چه پیش شما خیلی مشکل باشد پذیرفتنش و چه نباشد. - یک چیزی است، به اصطلاح جامعه را میخواهیم - اصلاً جامعه هم همان طوری که دزد را شما میگیرید و حبسش میکنید. خوب چرا آزادش قرار نمیدهید؟ همان طوری که قاتل را میگیرید
- [این برای شما یک امیدی است که او باید بیاید ایران و محاکمه بشود. مطمئنید که این جور خواهد شد؟]
- تقریباً یک آرزو است.
- [یعنی شما مطمئن باشید چیزی از دست نمیدهید. من تمام تبلیغاتی که علیه شما کردند به هم میزنم.]
- خیال میکنید.
- [میگویند اینها که اعدام شدهاند، همهشان مقصر سیاسی و ساواکی و اینها نبودند. آنها هم اعدام شدند برای اینکه لواط کردند و زنا کردند. البته من توضیح دادم که این جور نیست. اینها تاجر و این چیزها بودند و بچهها را میدزدیدند و این حرفها، واخبار دروغ به شما گفتند.]
- بله اصل مسئله را باید گفت. و آن این است که اگر یک بدنی یک انگشتش فاسد بشود چه باید کرد برای اصلاح آن بدن. آیا باید این انگشت را گفت تو باش اینجا، فاسد کن این بدن را؟ این انگشت یک مفسده است و باید برید این چیزهایی که میدانید که اینها به فساد میکشند. یکوقت مثل بعضی طوایف میگویند که خوب، مردم آزادند. آن زن آزاد هست. زن این باشد، او هم تمتعی ببرد. خوب، چه بهتر. یکوقت منظور این هست. نه، ما این را نمیتوانیم بپذیریم. یکوقت منظور این است که باید حفظ نظم جامعه، حفظ صحت جامعه بشود. این سیاستهایی که ما در اسلام داریم و اجرا میشود برای این است که جامعه را ما میخواهیم پاکسازی کنیم. علفهای هرزهای که ضایع میکنند مزرعه ما را، باید این علفهای هرزه را بچینیم و دور بریزیم. آن کسی که بخواهد یک جامعه را اصلاح بکند، آن کسانی که افساد در جامعه میکنند، آن کسانی که جامعه را به تباهی میکشند، آن کسانی که جوانهای ما را به تباهی میکشند، دخترهای ما را به تباهی میکشند آنها را نمی توانیم تحمل کنیم که نظر کنیم اینها هر کار میخواهند بکنند. و هر سیاستی که هست باید بشود. چه پیش شما خیلی مشکل باشد پذیرفتنش و چه نباشد. - یک چیزی است، به اصطلاح جامعه را میخواهیم - اصلاً جامعه هم همان طوری که دزد را شما میگیرید و حبسش میکنید. خوب چرا آزادش قرار نمیدهید؟ همان طوری که قاتل را میگیرید