- » امروز پنجشنبه، 1 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
بیشتر است عددشان یا ظالمها؟ وقتی که مطالعه بکنند در حال همه کشورهای دنیا میبینید که اکثریت قاطع با مظلومهاست. ظالمها یک عدد قلیلی هستند مجهز به جهاز شیطانی و مظلومها عدد کثیری هستند. و همیشه در طول تاریخ ظالمها عدد محدود بودند و مظلومها عددهای بسیار زیاد. اگر مراد شما از ناراحتی، ناراحتی ظالمهاست، مطلب صحیحی است. برای اینکه ظالمها با امثال خودشان رفیق هستند و هر کسی به آن جنسی که دارد متمایل است، به اشباه خودش متمایل است. ظالمها با ظالمها همیشه هستند و اینها اقلیت هستند. اگر مطلب ما بر دنیا منعکس بشود، آنی که با آن مخالف است ظالمها هستند که اقلیت دارند. و آنی که موافق است مظلومین هستند که اکثریت قاطع دارند. شما میگویید که ناراحت شدند و کشورها ناراحت شدند. همان منطق ابرقدرتها را دارید.
تکرار میکنید یا تحت تأثیر حرفهای ابرقدرتها واقع شدید که کشورها را عبارت از همان عده، همان پارکها و همان عمارتهای بزرگ و همانها و همان کاخ نشینها عبارت از ملت است. و این جمعیت کثیر، بسیار کثیری که زاغه نشین هستند و خانههای گلی دارند، اینها اصلاً از کشور نیستند و از ملت نیستند. اگر این مقصود است ما اینها را از هم جدا میکنیم و میگوییم که آنی که از این عمل ناراحت است، این دسته کاخ نشین و ابرقدرت و سرنیزه به دست است. و آن که اگر مطلب ما را در دنیا منعکس بشود با ما موافقاند، و آن ملتها هستند. ملتها که مثل یک دریایی هستند و یک سیلهای خروشان هستند. آنها با ما موافقاند. ما مسائلمان، مسائل مظلومین است و موافق با طبقات مظلوم. و آنها با ما موافقاند، اگر ظالمها بگذارند صدای ما به آنها برسد. و اگر نگذاشتند یا منعکس جلوه دادند، این مخالفت نیست. این مخالف آن عملی است که شده است که ما از آن عمل بری هستیم. ما تمام مسائلمان، مسائل مظلوم است در مقابل ظالم. غارت شده است در مقابل غارتگر. کشته شده است در مقابل کشنده. اینها مسائل ماست و از اینها خارج نیست. ما میخواهیم مملکتمان مال خودمان باشد. مستقل باشیم. ما میخواهیم آزاد باشیم. مطبوعاتمان آزاد باشد. قلمهایمان آزاد باشد. ما میخواهیم ذخایر مملکتمان خرج مملکتمان بشود. گرسنهها را سیر کنیم. برهنهها را لباس بدهیم. بی خانهها را
تکرار میکنید یا تحت تأثیر حرفهای ابرقدرتها واقع شدید که کشورها را عبارت از همان عده، همان پارکها و همان عمارتهای بزرگ و همانها و همان کاخ نشینها عبارت از ملت است. و این جمعیت کثیر، بسیار کثیری که زاغه نشین هستند و خانههای گلی دارند، اینها اصلاً از کشور نیستند و از ملت نیستند. اگر این مقصود است ما اینها را از هم جدا میکنیم و میگوییم که آنی که از این عمل ناراحت است، این دسته کاخ نشین و ابرقدرت و سرنیزه به دست است. و آن که اگر مطلب ما را در دنیا منعکس بشود با ما موافقاند، و آن ملتها هستند. ملتها که مثل یک دریایی هستند و یک سیلهای خروشان هستند. آنها با ما موافقاند. ما مسائلمان، مسائل مظلومین است و موافق با طبقات مظلوم. و آنها با ما موافقاند، اگر ظالمها بگذارند صدای ما به آنها برسد. و اگر نگذاشتند یا منعکس جلوه دادند، این مخالفت نیست. این مخالف آن عملی است که شده است که ما از آن عمل بری هستیم. ما تمام مسائلمان، مسائل مظلوم است در مقابل ظالم. غارت شده است در مقابل غارتگر. کشته شده است در مقابل کشنده. اینها مسائل ماست و از اینها خارج نیست. ما میخواهیم مملکتمان مال خودمان باشد. مستقل باشیم. ما میخواهیم آزاد باشیم. مطبوعاتمان آزاد باشد. قلمهایمان آزاد باشد. ما میخواهیم ذخایر مملکتمان خرج مملکتمان بشود. گرسنهها را سیر کنیم. برهنهها را لباس بدهیم. بی خانهها را