- » امروز یکشنبه، 4 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
بگذارید. نترسند.
لزوم پالایش فرهنگ و زبان فارسی از واژگان فرنگی
یکی از مسائلی که ما مبتلا هستیم این است که میترسند اینها که اگر یک وقت بگویند که ما خودمان هم یک چیزی هستیم، خوف دارند بگویند ما آدمیم.
از مسائلی که مبتلا ما به آن هستیم آدم عبارت از آن است که چهار تا کلمه مثلاً فرنگی یاد بگیرد، و دو سه دفعه هم که تو صحبتهایش میشود، در هر چند کلمهای یک کلمه فرنگی جایش بگذارد. شما نطقها را ببینید. هرکس بیشتر الفاظ فرنگی در کلماتش باشد این بسیار دانشمند است! دانشمندی را به این میدانند که چند تا کلمه فرنگی در کلماتش باشد. این برای این است که نطقها هم استعماری است. خودش آدم استعماری شده است.
شما بروید در امریکا. اینهایی که صحبت میکنند ببینید. یک کلمه فارسی در تمام صحبتهایشان، در تمام کتابهایشان اگر پیدا کردید؟ لکن ما کتاب وقتی مینویسیم، اسم هم که میگذارند اسمی باشد باید فرنگی بگذارند. در بینش هم تا چند تا اسم فرنگی، با حروف لاتین هم جایش نگذارند فایده ندارد. برای اینکه هم مشتری بیشتر پیدا میشود، هم این آقا بیشتر معروف میشود به اینکه خیلی دانشمند است. یک چند تا ایسم بگذارد، دیگر تمام است مطلب. و هرچه هم مطلبش، تهی باشد از مغز با همینها جبران میشود.
ما تا خودمان را پیدا نکنیم، لغت خودمان را استعمال نکنیم - نگویید که لغت عربی هم از ما نیست؛ لغت عربی از ماست؛ لغت عربی لغت اسلام است؛ اسلام از همه است؛ آن که از ما نیست این ایسمهایی است که ما را به گرفتاری انداخته - تا نویسندگان ما از این دام بیرون نروند، گویندگان ما از این دام بیرون نروند، کتابهای ما تطهیر نشود، خیابانهای ما اسمائش تغییر نکند، اجناس ما را اسم کذایی روی آن نگذارند، - دواها را خودشان درست میکنند، و اسم فرنگی روی آن میگذارند - تا ما خودمان را پیدا نکنیم، و مغزهایمان عوض نشود، نمیتوانیم مستقل بشویم. در هیچ چیز نمیتوانیم مستقل بشویم.
لزوم پالایش فرهنگ و زبان فارسی از واژگان فرنگی
یکی از مسائلی که ما مبتلا هستیم این است که میترسند اینها که اگر یک وقت بگویند که ما خودمان هم یک چیزی هستیم، خوف دارند بگویند ما آدمیم.
از مسائلی که مبتلا ما به آن هستیم آدم عبارت از آن است که چهار تا کلمه مثلاً فرنگی یاد بگیرد، و دو سه دفعه هم که تو صحبتهایش میشود، در هر چند کلمهای یک کلمه فرنگی جایش بگذارد. شما نطقها را ببینید. هرکس بیشتر الفاظ فرنگی در کلماتش باشد این بسیار دانشمند است! دانشمندی را به این میدانند که چند تا کلمه فرنگی در کلماتش باشد. این برای این است که نطقها هم استعماری است. خودش آدم استعماری شده است.
شما بروید در امریکا. اینهایی که صحبت میکنند ببینید. یک کلمه فارسی در تمام صحبتهایشان، در تمام کتابهایشان اگر پیدا کردید؟ لکن ما کتاب وقتی مینویسیم، اسم هم که میگذارند اسمی باشد باید فرنگی بگذارند. در بینش هم تا چند تا اسم فرنگی، با حروف لاتین هم جایش نگذارند فایده ندارد. برای اینکه هم مشتری بیشتر پیدا میشود، هم این آقا بیشتر معروف میشود به اینکه خیلی دانشمند است. یک چند تا ایسم بگذارد، دیگر تمام است مطلب. و هرچه هم مطلبش، تهی باشد از مغز با همینها جبران میشود.
ما تا خودمان را پیدا نکنیم، لغت خودمان را استعمال نکنیم - نگویید که لغت عربی هم از ما نیست؛ لغت عربی از ماست؛ لغت عربی لغت اسلام است؛ اسلام از همه است؛ آن که از ما نیست این ایسمهایی است که ما را به گرفتاری انداخته - تا نویسندگان ما از این دام بیرون نروند، گویندگان ما از این دام بیرون نروند، کتابهای ما تطهیر نشود، خیابانهای ما اسمائش تغییر نکند، اجناس ما را اسم کذایی روی آن نگذارند، - دواها را خودشان درست میکنند، و اسم فرنگی روی آن میگذارند - تا ما خودمان را پیدا نکنیم، و مغزهایمان عوض نشود، نمیتوانیم مستقل بشویم. در هیچ چیز نمیتوانیم مستقل بشویم.