رسالت پیامبران، نجات انسانها
زمان رسول الله سیزده سالی که در مدینه بودند هیچ سالی بی‌جنگ نبود. همه‌اش جنگ بود. جنگ نه جنگی که این حکومتها می‌کنند. برای رساندن مردم به سعادت.
پیغمبرها می‌بینند که مردم غرق دارند می‌شوند؛ غرق در آتش می‌شوند. آنها می‌بینند آن ظلمتهایی که به ماها احاطه کرده است، و آن چیزهایی که ما را دارد می‌کشد طرف چاه ویل؛ جهنم. آمده‌اند که ماها را نجات بدهند. با موعظه نجات بدهند. با زور نجات بدهند.
پیغمبر اکرم - در یک جایی نقل است که - دیدند که یک عده‌ای را اسیر کرده‌اند و دارند می‌آورند. - اینطور هست که - فرمود من باید با غل و زنجیر اینها را به بهشت ببرم.
پیغمبرها آمدند که مردم را هدایت کنند. نیامدند جهانگیری کنند. نیامدند که سلطنت کنند. نیامدند که یک قدرتمندی کنند. همه قدرتهایشان را روی هم می‌گذارند که نجات بدهند این انسانی که باید یک موجود الهی باشد. یک موجود ملکوتی باشد، و حالا از حیوان پست‌تر شده است. آنها برای این خدمت آمده‌اند. برای خدمت به انسان آمده‌اند.
انسان اصلش بحث آنهاست، و ساختن انسان بحث آنهاست. دیگر رژیمها اصلاً به این مطلب توجهی ندارند، و نمی‌دانند قصه چیست. نمی‌فهمند اینجا را. آنها همان جهات حیوانی را تقویت می‌کنند. جهت سبعی (1) را تقویت می‌کنند. آدم خوری را، آدم کشی را. انبیا می‌خواهند مردم را از این ظلمتها، از این گرفتاریها، از این ظلمها، از این ستمگریها بیرون بیاورند.
ظلم ستیزی و عدالت گستری
کوشششان این است. کوشش همه مردم باید این باشد که زیر بار ظلم نروند. همان طوری که ظلم حرام است، زیر بار ظلم رفتن هم حرام است. مظلوم شدن غیر زیر بار ظلم رفتن است. آدم باید تا آنجا که قدرت دارد زیر بار ظلم نرود. یک وقت زور است دیگر،

صحیفه امام خمینی
Rouhollah Website is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License. <Rouhollah Website/>