- » امروز یکشنبه، 4 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
فارس این ناحیه، اینها جدایی میخواهند بیندازند و لهذا برخلاف منطق اسلام، این ملیتها پان ایرانیسم، پان ترکیسم، از این ایسمها درست میکنند. و مقصد آنها این است که اینجا اسلام و منطق اسلام نباشد. و ملیتها را پیش بکشند و جدا کنند اسلام را، بعض طایفهاش را از طایفه دیگر. اقلیتهای مثلاً کرد و ترک و کذا اصل قاعدهاش این است که در ایران مطرح نباشد اینکه این اقلیتی است، آن یک اقلیتی است، این یک اکثریتی است. مگر اینها از هم جدا هستند؟ اخوت اسلامیشان مگر یکی نیست؟ و علاوه، من یک مطلب دیگری هم باید تذکر دهم و آن اینکه این حرف را که پیش آمده است:
کردها میگویند که حق کردستان را بدهید. فرض کنید که بلوچ هم میگویند حق بلوچ را بدهید و همینطور، این برای این است که فرم حکومتهایی که در ایران حکومت کردند یک حکومت ظالمانه بوده است. و چون این حکومتها اکثراً یا دائماً از یک قشر بودند، فارس مثلاً بودند، از این جهت به حوائجی که باید به کرد بدهند نمیدادند یا کم میدادند. حاجتهای بلوچ را برنمی آوردند یا کم برمیآوردند. و همینطور بختیاری و همینطور سایر قشرها. آنها رژیمهای غیراسلامی بودند. رژیم شاهنشاهی یک رژیم طاغوتی غیر اسلامی بود. از این جهت این اختلافات در بطن کشور پیدا شد و این تبعیضها هم مع الأسف پیدا شد.
اگر حکومت اسلامی به آنطور که خدای تبارک و تعالی مقرر فرموده است شرایط حاکم را، شرایط مأمورین دولت را، کیفیت حکومت را آن طوری که در اسلام مقرر است، همانطوری که در صدر اسلام بود که حکومت نسبت به تمام افراد به یک نظر و قانون نسبت به تمام افراد یکطور جریان دارد، حکومتی که رئیس حکومت را به دادگاه میخواهد و میرود به دادگاه. در زمان علی بن ابیطالب - سلام الله علیه - که اختلافی بین ایشان و یک نفر از افراد ذمّی، یهودی پیدا شد، همان قاضی که خود ایشان تعیین کرده بودند، احضار کرد حضرت را. حاکم وقت را احضار کرد، ولیّ امر وقت را احضار کرد.
ایشان هم رفتند. وقتی هم رفتند آنجا قاضی میخواست یک احترامی بگذارد. حتی به اینکه کنیه حضرت را ذکر کند. به حسب نقل، این است که ایشان گفتند نه. قاضی باید
کردها میگویند که حق کردستان را بدهید. فرض کنید که بلوچ هم میگویند حق بلوچ را بدهید و همینطور، این برای این است که فرم حکومتهایی که در ایران حکومت کردند یک حکومت ظالمانه بوده است. و چون این حکومتها اکثراً یا دائماً از یک قشر بودند، فارس مثلاً بودند، از این جهت به حوائجی که باید به کرد بدهند نمیدادند یا کم میدادند. حاجتهای بلوچ را برنمی آوردند یا کم برمیآوردند. و همینطور بختیاری و همینطور سایر قشرها. آنها رژیمهای غیراسلامی بودند. رژیم شاهنشاهی یک رژیم طاغوتی غیر اسلامی بود. از این جهت این اختلافات در بطن کشور پیدا شد و این تبعیضها هم مع الأسف پیدا شد.
اگر حکومت اسلامی به آنطور که خدای تبارک و تعالی مقرر فرموده است شرایط حاکم را، شرایط مأمورین دولت را، کیفیت حکومت را آن طوری که در اسلام مقرر است، همانطوری که در صدر اسلام بود که حکومت نسبت به تمام افراد به یک نظر و قانون نسبت به تمام افراد یکطور جریان دارد، حکومتی که رئیس حکومت را به دادگاه میخواهد و میرود به دادگاه. در زمان علی بن ابیطالب - سلام الله علیه - که اختلافی بین ایشان و یک نفر از افراد ذمّی، یهودی پیدا شد، همان قاضی که خود ایشان تعیین کرده بودند، احضار کرد حضرت را. حاکم وقت را احضار کرد، ولیّ امر وقت را احضار کرد.
ایشان هم رفتند. وقتی هم رفتند آنجا قاضی میخواست یک احترامی بگذارد. حتی به اینکه کنیه حضرت را ذکر کند. به حسب نقل، این است که ایشان گفتند نه. قاضی باید