- » امروز پنجشنبه، 1 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
این از طبقه بالاست - چه بود، من نمیدانم - از آنها میآمدند زیاد. راجع به همین مردیکه (1) هم میآمدند. گاهی هم از امریکا پیغام میآوردند. از رئیس جمهور امریکا پیغام میآوردند که ما را سست کنند. این در یک قضیهای که آمده بود و حرفش را نقل کردند، گفته بود که یک قصهای در چین واقع شد که سفارتخانه ما در خطر بود. ما راجع به افرادش هیچ ابداً نگرانی نداشتیم. افراد چیزی نیستند. راجع به مبلش ما نظر داشتیم.
مبلهایش زیاد قیمت داشت.
اینها یک همچو قماش مردمی هستند که مبلها را اهمیت میدهند، نه آدمها را. رئیس جمهور شدن پیش آقای کارتر ارزش دارد، نه پنجاه نفر. اینها یک چیزهایی درست میکنند برای اینکه آنجا برای خودشان یک راهی پیدا کنند و پیش ملت خودشان یک وجاهتی پیدا کنند. و همانطور که گفتم خدا کر و کورشان کرده که هر راهی را میروند، برخلاف مصلحتشان است. هر طریقی که بروند خلاف. بردند او را آنجا به خیال اینکه یک کاری بکنند. شکست خوردند. یعنی افکار مردم عوض شد. بعد لجاجت کردند در اینکه این را تحویل بدهند. باز هم به ضرر خودشان است. نتوانستند نگه دارند. فرستادند او را به پاناما. این هم به ضرر خودشان است. حالا اهالی پاناما دارند فریاد میزنند در خیابانها. [تظاهرات] میکنند که این مردیکه را آوردهاند اینجا چه کنند. خوب این یک بنجلی است که باید بیخ ریش ما باشد. اینها اشتباه دارند. باید بیاید در همین مملکت.
بنجل از ماست. برای چه به پاناما برود؟ مردم پاناما را چرا اذیت میکنند؟ خوب بفرستند او را محل خودمان. ما خودمان میدانیم چه بکنیم.
محاکمه شاه، محاکمه رؤسای جمهور امریکا
و عمده این است که خوف آنها نه برای این آدم است، نه برای آن پنجاه تاست. اینها نیست. اینکه اصرار دارند که این مردیکه نباید [به ایران بیاید]، برای این است که اگر این بیاید و اینجا محاکمه بشود و محاکمهاش هم یک محاکمه همچو پنهانی و زیر جلی
مبلهایش زیاد قیمت داشت.
اینها یک همچو قماش مردمی هستند که مبلها را اهمیت میدهند، نه آدمها را. رئیس جمهور شدن پیش آقای کارتر ارزش دارد، نه پنجاه نفر. اینها یک چیزهایی درست میکنند برای اینکه آنجا برای خودشان یک راهی پیدا کنند و پیش ملت خودشان یک وجاهتی پیدا کنند. و همانطور که گفتم خدا کر و کورشان کرده که هر راهی را میروند، برخلاف مصلحتشان است. هر طریقی که بروند خلاف. بردند او را آنجا به خیال اینکه یک کاری بکنند. شکست خوردند. یعنی افکار مردم عوض شد. بعد لجاجت کردند در اینکه این را تحویل بدهند. باز هم به ضرر خودشان است. نتوانستند نگه دارند. فرستادند او را به پاناما. این هم به ضرر خودشان است. حالا اهالی پاناما دارند فریاد میزنند در خیابانها. [تظاهرات] میکنند که این مردیکه را آوردهاند اینجا چه کنند. خوب این یک بنجلی است که باید بیخ ریش ما باشد. اینها اشتباه دارند. باید بیاید در همین مملکت.
بنجل از ماست. برای چه به پاناما برود؟ مردم پاناما را چرا اذیت میکنند؟ خوب بفرستند او را محل خودمان. ما خودمان میدانیم چه بکنیم.
محاکمه شاه، محاکمه رؤسای جمهور امریکا
و عمده این است که خوف آنها نه برای این آدم است، نه برای آن پنجاه تاست. اینها نیست. اینکه اصرار دارند که این مردیکه نباید [به ایران بیاید]، برای این است که اگر این بیاید و اینجا محاکمه بشود و محاکمهاش هم یک محاکمه همچو پنهانی و زیر جلی