- » امروز شنبه، 3 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
روی (1) آن عقدهها انگشت میگذارند و وسوسه میکنند. این عقدهها را دَم به آن میدهند. این عقدهها را باد به آن میزنند و از آن راه نظم را به هم میزنند. نظم به هم خورد، انسجام به هم میخورد. یک دسته میآیند در ارتش، این کار را میکنند، وامی دارند که نظم را به هم بزنند. نظم به هم زدن چیست؟ این است که پایین از بالا اطاعت نکنند. این طبقه پایین و سرباز از درجهدار، درجهدار از افسر، افسر از بالاتر اطاعت نکند. اطاعت که نکردند نظم از بین میرود. نظم که از بین رفت، انسجام نیست دیگر. انسجام وقتی نشد خودش پوسیده میشود. دیگر احتیاج نداریم که از خارج یکی بیاید. پوسیده، خودش پوسیده است. یک صدا یک جایی در آید، خود این میپوسد، تمام میشود. در ژاندارمری هم همین بساط را درست میکنند. در شهربانی هم همین بساط را درست میکنند. تو پاسدارها هم همین بساط را درست میکنند. یکوقت چشم باز میکنید میبینید که قوای انتظامی از آن حالی که باید همه هماهنگ باشند و منسجم باشند، از آن حال بیرون رفته است. خود ارتش خودش دارد خودش را میخورد.
ژاندارمری هم همینطور و سایر قوا هم همینطور. اینها یک نقشه است آقا. اینها شما میبینید که یکوقتی این حرفها اصلاً نبود که یک، فرض کنید، درجه داری از یک افسر اطاعت نکند یا سرباز از بالادستها. یکوقت این حرفها نبود. حالا پیدا شد. حالایی که شما زدید آن قوای چپاولگر را و از مملکتتان بیرون کردید و میخواهید یک مملکتی باشد مال خودتان. نظمش را خودتان بدهید. منافعش هم مال خود ملت باشد. حالا افتادند توی همه این دستگاهها و دارند خودشان را توی خودشان منحل میکنند. اگر یک قوای انتظامی که هر دستهای یک مطلبی بخواهند بگویند، هر دستهای یک مطلبی مقابل دسته دیگر، مخالف دسته دیگر، این دیگر محتاج به این نیست که یک کسی یک تفنگی طرف آنها بکشد، این خودش، خودش را میخورد. آنها نشستند سیگارشان را میکشند و شما تو سر هم میزنید تا خودتان را از بین ببرید. وقتی بنا شد که پایین از بالا اطاعت
ژاندارمری هم همینطور و سایر قوا هم همینطور. اینها یک نقشه است آقا. اینها شما میبینید که یکوقتی این حرفها اصلاً نبود که یک، فرض کنید، درجه داری از یک افسر اطاعت نکند یا سرباز از بالادستها. یکوقت این حرفها نبود. حالا پیدا شد. حالایی که شما زدید آن قوای چپاولگر را و از مملکتتان بیرون کردید و میخواهید یک مملکتی باشد مال خودتان. نظمش را خودتان بدهید. منافعش هم مال خود ملت باشد. حالا افتادند توی همه این دستگاهها و دارند خودشان را توی خودشان منحل میکنند. اگر یک قوای انتظامی که هر دستهای یک مطلبی بخواهند بگویند، هر دستهای یک مطلبی مقابل دسته دیگر، مخالف دسته دیگر، این دیگر محتاج به این نیست که یک کسی یک تفنگی طرف آنها بکشد، این خودش، خودش را میخورد. آنها نشستند سیگارشان را میکشند و شما تو سر هم میزنید تا خودتان را از بین ببرید. وقتی بنا شد که پایین از بالا اطاعت