- » امروز پنجشنبه، 1 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
خداست، مایی که این حرف را میزنیم - و صحیح هم هست حرفمان - اگر گفتارمان با اعمالمان مخالف باشد [اسلام آسیب میبیند]. مگر منافق چیست؟ یک دسته از منافقین در صدر اسلام بودند که گفتارشان با واقعشان مخالف بود. راجع به اصل اسلام میآمدند میگفتند ما مسلمانیم و نبودند.
اسلام، امانتی در دست علما
ما ادعا میکنیم که ما روحانیون مسْلم هستیم. ما اول باید از خودمان مایه بگذاریم.
بیخود [دائماً] نگوییم ما خوب و دیگران بد. مایی که دعوی این را داریم که ما هستیم که اسلام را میخواهیم ترویج کنیم، اسلام را میخواهیم تقویت کنیم، علاقه به اسلام داریم، احکام اسلام پیش ماست، ما باید احکام اسلام را پخش بکنیم. مایی که این مسائل را داریم میگوییم و خودمان هم به صورت یک نفر آدمی که به اسلام به همه معنا ایمان آورده است و قبول دارد همه چیزش را و یک آدم متقی صالح کذاست، اگر، خدای نخواسته در باطن برخلاف این باشیم، منافق نیستیم؟ همان ابوسفیان منافق است؟ من و شما هم منافقیم. آن ایمانش را عرضه میکرد و نداشت. شما هم کمال ایمانتان را عرضه میدارید. بگویید مسلمان هستیم اما منافقید. این مسلمان منافق در جهات دیگر. اینها هیچ کدام هم مهم نیست. مهم این است که اسلام دست ما آمده است. امانت خداست دست ما آمده است. این امانت را باید به آنطوری که هست بدهیم به اعقاب خودمان.
عرضه کنیم این اسلام را به آنطوری که واقع اسلام است به دنیا. و خودمان جوری نکنیم که این اسلام را یکطور دیگری نمایشش بدهیم به غیر. آنطوری که هست نمایشش بدهیم. این دیگر فرق نمیکند بین آن بچه طلبه و طلبه نارسی که تازه تو مدرسه رفته است یا شما آقایان که از علما هستید و در مساجد هستید یا سایرین، هیچ فرقی مابین آنها نیست. منتها شما آقایان که بزرگتر و بالاتر هستید، مسئولیتتان بیشتر از امثال من طلبه است.
اما همه مسئولند. مسئولیت کم و زیاد دارد. به حسب اختلاف نفوس، اختلاف سعه کلمه.
کاری بکنید که اسلام از ما گله مند نباشد. قرآن کریم از ما گله مند نباشد، که آقایان که شما
اسلام، امانتی در دست علما
ما ادعا میکنیم که ما روحانیون مسْلم هستیم. ما اول باید از خودمان مایه بگذاریم.
بیخود [دائماً] نگوییم ما خوب و دیگران بد. مایی که دعوی این را داریم که ما هستیم که اسلام را میخواهیم ترویج کنیم، اسلام را میخواهیم تقویت کنیم، علاقه به اسلام داریم، احکام اسلام پیش ماست، ما باید احکام اسلام را پخش بکنیم. مایی که این مسائل را داریم میگوییم و خودمان هم به صورت یک نفر آدمی که به اسلام به همه معنا ایمان آورده است و قبول دارد همه چیزش را و یک آدم متقی صالح کذاست، اگر، خدای نخواسته در باطن برخلاف این باشیم، منافق نیستیم؟ همان ابوسفیان منافق است؟ من و شما هم منافقیم. آن ایمانش را عرضه میکرد و نداشت. شما هم کمال ایمانتان را عرضه میدارید. بگویید مسلمان هستیم اما منافقید. این مسلمان منافق در جهات دیگر. اینها هیچ کدام هم مهم نیست. مهم این است که اسلام دست ما آمده است. امانت خداست دست ما آمده است. این امانت را باید به آنطوری که هست بدهیم به اعقاب خودمان.
عرضه کنیم این اسلام را به آنطوری که واقع اسلام است به دنیا. و خودمان جوری نکنیم که این اسلام را یکطور دیگری نمایشش بدهیم به غیر. آنطوری که هست نمایشش بدهیم. این دیگر فرق نمیکند بین آن بچه طلبه و طلبه نارسی که تازه تو مدرسه رفته است یا شما آقایان که از علما هستید و در مساجد هستید یا سایرین، هیچ فرقی مابین آنها نیست. منتها شما آقایان که بزرگتر و بالاتر هستید، مسئولیتتان بیشتر از امثال من طلبه است.
اما همه مسئولند. مسئولیت کم و زیاد دارد. به حسب اختلاف نفوس، اختلاف سعه کلمه.
کاری بکنید که اسلام از ما گله مند نباشد. قرآن کریم از ما گله مند نباشد، که آقایان که شما