- » امروز پنجشنبه، 1 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
به خدا اعانت کرده باشد. یکی هم اینکه شماها بروید کار انجام بدهید. شماها راه بیفتید در دهات و در جاهای دیگر، و جاده سازی کنید با اینکه کار شما مثلاً نیست .... همین که شما میروید آنجا و آنها میبینند که از شهرها اشخاصی آمدند برای رسیدگی به حال آنها، همین یک ارزشی خودش دارد. یک ارزش دیگر این است که آنها را تقویت میکند. روح آنها تقویت میشود.
و ان شاء الله من امیدوارم این طوری که همه ملت قیام کردند برای اینکه مملکت خودشان را درست بکنند، خرابیهای چندین ساله را هم جبران بکنند. همین اجتماعشان پشتوانهاش خداست. وَ یَدُالله مَعَ الْجَماعَة (1). یک جمعیت وقتی کاری را میخواهند انجام بدهند زود انجام میگیرد. و این مایه دلخوشی است. و هیچ وقت هم ما مأیوس نخواهیم شد از این کارهایی که پیش میآید. و با قدرت، با قوه، پیش میرویم.
مطرح نبودن شکست و پیروزی در انجام وظیفه
و من این را کراراً در پاریس هم که بودم، وقتی که میآمدند و «خیرخواه» بودند خیلی هایشان که: «نمیشود کار، پیشرفت نمیکند و قدرت نیست و قدرت آنها کذاست» و میخواستند ما را مثلاً به خیال خودشان منصرف کنند از این راه. من به آنها میگفتم که ما یک تکلیفی داریم عمل میکنیم. تکلیف عمل کردن که دیگر نتیجهاش این نیست که من باید برسم به آن. اگر رسیدیم و توانستیم خوب الحمدللَّه که کارمان را هم انجام دادیم.
و اگر نتوانستیم و شکست خوردیم، ما که بالاتر از حضرت امیر نیستیم. حضرت امیر هم شکست خورد، اما تکلیفش را عمل کرد. ما در حال ادای وظیفه شکست خوردیم. حالا هم همین را میگویم که ما نمیترسیم از این هیاهوها، برای اینکه اولاً امید داریم که یک جمعیت، یک ملت که با هم مجتمع شدند و یک مقصد دارند، آن هم مقصد صحیح، کسی نمیتواند خلافش را به آنها تحمیل بکند. نتوانند اینها غلبه کنند به آنها. و ثانیاً فرض آخر این است که غلبه کنند و بیایند ما را از بین ببرند، دیگر بیشتر از این که نیست. باز هم
و ان شاء الله من امیدوارم این طوری که همه ملت قیام کردند برای اینکه مملکت خودشان را درست بکنند، خرابیهای چندین ساله را هم جبران بکنند. همین اجتماعشان پشتوانهاش خداست. وَ یَدُالله مَعَ الْجَماعَة (1). یک جمعیت وقتی کاری را میخواهند انجام بدهند زود انجام میگیرد. و این مایه دلخوشی است. و هیچ وقت هم ما مأیوس نخواهیم شد از این کارهایی که پیش میآید. و با قدرت، با قوه، پیش میرویم.
مطرح نبودن شکست و پیروزی در انجام وظیفه
و من این را کراراً در پاریس هم که بودم، وقتی که میآمدند و «خیرخواه» بودند خیلی هایشان که: «نمیشود کار، پیشرفت نمیکند و قدرت نیست و قدرت آنها کذاست» و میخواستند ما را مثلاً به خیال خودشان منصرف کنند از این راه. من به آنها میگفتم که ما یک تکلیفی داریم عمل میکنیم. تکلیف عمل کردن که دیگر نتیجهاش این نیست که من باید برسم به آن. اگر رسیدیم و توانستیم خوب الحمدللَّه که کارمان را هم انجام دادیم.
و اگر نتوانستیم و شکست خوردیم، ما که بالاتر از حضرت امیر نیستیم. حضرت امیر هم شکست خورد، اما تکلیفش را عمل کرد. ما در حال ادای وظیفه شکست خوردیم. حالا هم همین را میگویم که ما نمیترسیم از این هیاهوها، برای اینکه اولاً امید داریم که یک جمعیت، یک ملت که با هم مجتمع شدند و یک مقصد دارند، آن هم مقصد صحیح، کسی نمیتواند خلافش را به آنها تحمیل بکند. نتوانند اینها غلبه کنند به آنها. و ثانیاً فرض آخر این است که غلبه کنند و بیایند ما را از بین ببرند، دیگر بیشتر از این که نیست. باز هم