- » امروز دوشنبه، 5 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
چیزی که مضر است، اسلام است برایشان و وحدت کلمه ملت. اگر همه ملت یکی بشود و همه اسلامی باشند، این نمیگذارد آنها زندگیشان درست بشود. این دو نقطه را اینها به آن حمله کردند. زمان رضاشاه به اسلام حمله کردند و به روحانیت حمله کردند. آن کردند که [نباید بکنند].
شکاف میان حوزه و دانشگاه
کسانی که اگر یادشان باشد دیدند، کسانی که ندیدند در تاریخ بعدها ببینند، چون تاریخ هم نمیتوانست بنویسد، بعدها شاید بیاید در تاریخ، و در زمان این هم با فرم دیگر. اساس این بود که اسلام را ببرد. تاریخ اسلام را به اسم اینکه ما خودمان یک کذایی هستیم، تاریخ اسلام را میخواست از بین ببرد. موفق نشد. همه چیز را اینها میخواستند از بین ببرند. اسلام را ضعیفش کنند و مردم را از آنهایی که کار برای اسلام میکردند، یا کارشناس اسلام بودند جدا کنند، به اسم اینکه اینها مرتجع هستند. از این طرف هم دانشگاهیها یک دسته فکلی آنجا نشستند برای خودشان چه میکنند. به ما میآمدند اینطوری تزریق میکردند که اینها یک دسته بیدین و ریش تراش و فکلی. به شما میآمدند از آن طرف میگفتند اینها یک دسته انگلیسیاند. اینها، همان عمال انگلیسی [اند]. میآمدند میگفتند آخوندها، این آخوندها انگلیسیاند. انگلیسیها این حوزهها را درست کردند. من خودم با گوشم شنیدم گفت: انگلیسیها نجف و قم را درست کردند، که ما را نگذارند ترقی بکنیم. نقشه این بود که وحدت کلمهای که امکان داشت بین این دو قشر متفکر پیش بیاید، نگذارند.
حزب بازی برای اختلاف افکنی
و خدا خواست که در یک برهه از زمان، این دو قشر با هم شدند. هر دو یک قصد داشتند. هر دو یک مطلب داشتند. و حالا باز همان قضایا میخواهند پیش بیاورند. باز دانشگاهیها را از مدارس قدیمه جدا کنند. و حزبها پیش بیاورند و گروههای فراوان که همه با هم مختلف باشند، و مع الأسف ماها ملتفت نیستیم. عمق مسائل را ما نمیتوانیم
شکاف میان حوزه و دانشگاه
کسانی که اگر یادشان باشد دیدند، کسانی که ندیدند در تاریخ بعدها ببینند، چون تاریخ هم نمیتوانست بنویسد، بعدها شاید بیاید در تاریخ، و در زمان این هم با فرم دیگر. اساس این بود که اسلام را ببرد. تاریخ اسلام را به اسم اینکه ما خودمان یک کذایی هستیم، تاریخ اسلام را میخواست از بین ببرد. موفق نشد. همه چیز را اینها میخواستند از بین ببرند. اسلام را ضعیفش کنند و مردم را از آنهایی که کار برای اسلام میکردند، یا کارشناس اسلام بودند جدا کنند، به اسم اینکه اینها مرتجع هستند. از این طرف هم دانشگاهیها یک دسته فکلی آنجا نشستند برای خودشان چه میکنند. به ما میآمدند اینطوری تزریق میکردند که اینها یک دسته بیدین و ریش تراش و فکلی. به شما میآمدند از آن طرف میگفتند اینها یک دسته انگلیسیاند. اینها، همان عمال انگلیسی [اند]. میآمدند میگفتند آخوندها، این آخوندها انگلیسیاند. انگلیسیها این حوزهها را درست کردند. من خودم با گوشم شنیدم گفت: انگلیسیها نجف و قم را درست کردند، که ما را نگذارند ترقی بکنیم. نقشه این بود که وحدت کلمهای که امکان داشت بین این دو قشر متفکر پیش بیاید، نگذارند.
حزب بازی برای اختلاف افکنی
و خدا خواست که در یک برهه از زمان، این دو قشر با هم شدند. هر دو یک قصد داشتند. هر دو یک مطلب داشتند. و حالا باز همان قضایا میخواهند پیش بیاورند. باز دانشگاهیها را از مدارس قدیمه جدا کنند. و حزبها پیش بیاورند و گروههای فراوان که همه با هم مختلف باشند، و مع الأسف ماها ملتفت نیستیم. عمق مسائل را ما نمیتوانیم