- » امروز جمعه، 23 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
و مهیّایند برای خدمت. مسجدها را خالی نکنید. تکلیف است امروز. امروز یک روزی است استثنایی. ما در یک مقطع از عصر واقع شدهایم که استثنایی است.
نماز بالاترین فریادها
ما با ذکر خدا، با اسم خدا پیش بردیم و نماز بالاترین ذکر خداست. اگر در نماز کوتاهی بشود؛ هرکس بگوید خوب من خودم تنهایی میروم توی خانهام میخوانم، خیر نماز را در جماعت بخوانید. اجتماع باید باشد. مساجد را پر کنید. اینها از مساجد میترسند. اینها بیخ گوش شما میگویند که این آخوند، که از او کاری نمیآید، مسجد میروید چه کنید؟ خودمان میرویم فلان جا نماز میخوانیم. نماز نمیخواهند بخوانند، میخواهند نماز را بشکنند. نماز میخوانند؛ با این نمازهایی که در مسجدها میروند و نمیگذارند که مسلمانها نماز درست خودشان را بخوانند؟ با این نمازها میخواهند نماز را بشکنند.
اینها از مسجد میترسند. من تکلیفم را باید ادا کنم، به شما بگویم. شما دانشگاهیها، شما دانشجوها، همهتان مساجد را بروید پر کنید. سنگر است اینجا. سنگرها را باید پر کرد. «محراب» به آن میگویند؛ یعنی، آنجایی که حرب از آن شروع میشود؛ محل حرب. امروز از همه روزها برای ما - یعنی، «امروز» مقصود این وقت است، این عصر است - از همه وقت برای ما حسّاستر است؛ برای اینکه همه چیز درست شده است و شیطانها از اطراف میخواهند حالا که همه چیز درست شده و مأیوس شدند، نگذارند اجرا بشود کارها؛ باز تهیه ببینند، ولو ده سال دیگر، ولو برای ده سال دیگر تهیه ببینند؛ برای اینکه، مسجدها را هی کم کم هی خالی کنند و آخوند [ها] مسجد را کنار بگذارند و یک کسی [را] که وضو ندارد و به هیچ چیز هم معلوم نیست اعتقاد داشته باشد، بیاورند آنجا پهلوی آخوند و نگذارند این نمازش را بخواند و خالی کنند این سنگرها را و بعد از خالی کردن این سنگرها، حمله کنند. این دژهای محکم را محکم نگاه دارید. نگویید که ما انقلاب کردیم، حالا باید هی فریاد بزنیم! خیر، نماز بخوانید از همه فریادها بالاتر
نماز بالاترین فریادها
ما با ذکر خدا، با اسم خدا پیش بردیم و نماز بالاترین ذکر خداست. اگر در نماز کوتاهی بشود؛ هرکس بگوید خوب من خودم تنهایی میروم توی خانهام میخوانم، خیر نماز را در جماعت بخوانید. اجتماع باید باشد. مساجد را پر کنید. اینها از مساجد میترسند. اینها بیخ گوش شما میگویند که این آخوند، که از او کاری نمیآید، مسجد میروید چه کنید؟ خودمان میرویم فلان جا نماز میخوانیم. نماز نمیخواهند بخوانند، میخواهند نماز را بشکنند. نماز میخوانند؛ با این نمازهایی که در مسجدها میروند و نمیگذارند که مسلمانها نماز درست خودشان را بخوانند؟ با این نمازها میخواهند نماز را بشکنند.
اینها از مسجد میترسند. من تکلیفم را باید ادا کنم، به شما بگویم. شما دانشگاهیها، شما دانشجوها، همهتان مساجد را بروید پر کنید. سنگر است اینجا. سنگرها را باید پر کرد. «محراب» به آن میگویند؛ یعنی، آنجایی که حرب از آن شروع میشود؛ محل حرب. امروز از همه روزها برای ما - یعنی، «امروز» مقصود این وقت است، این عصر است - از همه وقت برای ما حسّاستر است؛ برای اینکه همه چیز درست شده است و شیطانها از اطراف میخواهند حالا که همه چیز درست شده و مأیوس شدند، نگذارند اجرا بشود کارها؛ باز تهیه ببینند، ولو ده سال دیگر، ولو برای ده سال دیگر تهیه ببینند؛ برای اینکه، مسجدها را هی کم کم هی خالی کنند و آخوند [ها] مسجد را کنار بگذارند و یک کسی [را] که وضو ندارد و به هیچ چیز هم معلوم نیست اعتقاد داشته باشد، بیاورند آنجا پهلوی آخوند و نگذارند این نمازش را بخواند و خالی کنند این سنگرها را و بعد از خالی کردن این سنگرها، حمله کنند. این دژهای محکم را محکم نگاه دارید. نگویید که ما انقلاب کردیم، حالا باید هی فریاد بزنیم! خیر، نماز بخوانید از همه فریادها بالاتر