- » امروز شنبه، 3 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
میدهد که این راه باید رفت. اسلام نیامده است که سلطه پیدا کند بر این مملکت و آن مملکت و آن مملکت. اصلاً مطرح نیست پیش اسلام سلطه جویی. مطرح نیست پیش اسلام غلبه به یک قومی و زیر بار قرار دادن و به استعمار کشیدن آنها، هیچ مطرح نیست پیش اسلام.
اسلام اگر ارتش دارد برای این دارد که این ارتش مردم رابیاورد برای هدایت، نه ارتش برود یک جایی رابگیرد. ارتش میخواهد قلوب را جلب کند. اسلام آمده است که قلوب یک انسان را، قلبهای انسانها را که سرگردان هستند و کمال مطلق [را] دنبالش هستند و نمیدانند کجاست، این سرگردانها را میخواهد هدایت کند؛ راهنمایی کند به آن راهی که به آنجا میرسند. در قرآن و در نماز میخوانید: اهْدِنَا الصِّراطَ المُسْتَقیم. (1) یک راه مستقیمی هست که این راهی است که انسان را به کمال مطلق میرساند و آن سرگردانی که از برای انسان است از بین میرود و بشر این راه مستقیم را اگر خودش بخواهد طی کند نمیتواند، اطلاع بر آن ندارد؛ خداست که اطلاع دارد بر این راه مستقیم؛ یعنی، آن راهی که انسان را از این آشفتگیها و از این حیرتها بیرون میآورد و میفرستش طرف یک راهی که منتهی الیهش خداست.
ما از خدا در نمازهایمان میخواهیم که خدا هدایت کند ما را به راه مستقیم، نه راه کج و نه راه از این طرف کج، راست و چپ؛ غَیْرِالمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لاالضّالّین. (2) اینها راههایشان علی حده است و هرچه جلو بروند دور میشوند از آن مقصد. ارتش اسلام، ارتش هدایت است. سردارهای صدر اسلام اساتید اخلاق بودند، کسانی بودند که مردم را در همان حالی هم که جنگ میکردند، هدایت میکردند، با اسم خدا شروع میکردند، دستور بود که تا آنها، تا آن مقابلهای ما شروع نکنند، شما بایستید؛ شروع هم اینطور نبود که همانطور که آنها میخواستند اینها را مغلوب کنند و یک غنیمتی به دست بیاورند و یک کشوری را بگیرند اینها هم آنطور باشند. خیر، اینها میخواستند قلوب را به دست
اسلام اگر ارتش دارد برای این دارد که این ارتش مردم رابیاورد برای هدایت، نه ارتش برود یک جایی رابگیرد. ارتش میخواهد قلوب را جلب کند. اسلام آمده است که قلوب یک انسان را، قلبهای انسانها را که سرگردان هستند و کمال مطلق [را] دنبالش هستند و نمیدانند کجاست، این سرگردانها را میخواهد هدایت کند؛ راهنمایی کند به آن راهی که به آنجا میرسند. در قرآن و در نماز میخوانید: اهْدِنَا الصِّراطَ المُسْتَقیم. (1) یک راه مستقیمی هست که این راهی است که انسان را به کمال مطلق میرساند و آن سرگردانی که از برای انسان است از بین میرود و بشر این راه مستقیم را اگر خودش بخواهد طی کند نمیتواند، اطلاع بر آن ندارد؛ خداست که اطلاع دارد بر این راه مستقیم؛ یعنی، آن راهی که انسان را از این آشفتگیها و از این حیرتها بیرون میآورد و میفرستش طرف یک راهی که منتهی الیهش خداست.
ما از خدا در نمازهایمان میخواهیم که خدا هدایت کند ما را به راه مستقیم، نه راه کج و نه راه از این طرف کج، راست و چپ؛ غَیْرِالمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لاالضّالّین. (2) اینها راههایشان علی حده است و هرچه جلو بروند دور میشوند از آن مقصد. ارتش اسلام، ارتش هدایت است. سردارهای صدر اسلام اساتید اخلاق بودند، کسانی بودند که مردم را در همان حالی هم که جنگ میکردند، هدایت میکردند، با اسم خدا شروع میکردند، دستور بود که تا آنها، تا آن مقابلهای ما شروع نکنند، شما بایستید؛ شروع هم اینطور نبود که همانطور که آنها میخواستند اینها را مغلوب کنند و یک غنیمتی به دست بیاورند و یک کشوری را بگیرند اینها هم آنطور باشند. خیر، اینها میخواستند قلوب را به دست