- » امروز پنجشنبه، 1 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
نمیتوانند کاری بکنند و نمیتوانند این مملکت را به آن آسیب برسانند.
ما بعد از اینکه همه مسائل را هم مفروض بگیریم، فرض بگیریم که اینها آمدند و همه به قول خودشان، همه ملّاها را کشتند و همه مؤمنین را از بین بردند، ما از چه میترسیم؟ ما از یک جایی که این وضع را دارد، منتقل میشویم به یک جایی که بهتر از اینجاست. چرا ما بترسیم؟ من نمیگویم ما غلبه به آنها میکنیم، لکن ما غلبه ایمانی داریم به آنها. ما همان منطقی را داریم که در صدر اسلام بود که اگر آنها را بکشیم ما به بهشت میرویم. اگر آنها ما را بکشند باز هم ما به بهشت میرویم. این منطق اهل ایمان است.
آنکه ایمان به خدای تبارک و تعالی دارد، آنکه قرآن را به آن ایمان دارد، منطقش این است که ما ضرر نمیکنیم. هیچ طرف قضیه ضرر نیست. چنانچه کشته بشویم، لباسمان را عوض کردهایم، لباس بهتری پوشیدهایم و اگر بکُشیم یک غیر انسانی را از دنیا بیرون کردهایم. بنابراین، ترسی از چیزی نداریم. ولی مع ذلک، شما مطمئن باشید که نخواهد شد. ملت، اسلامی است و برای خدا دارید کار میکنید. ملت ما برای خداست که دارند کار میکنند. آنهمه جوانها را دادند، برای خدا بود، هیچ برای چیز دیگری نبود. تعقّل ندارد که یک کسی جوانش را بدهد برای اینکه یک خانه پیدا کند یا فرض کنید که شب یک غذای خوبی [پیدا کند]، این معقول نیست. اینها برای خدا آمدند به میدان و همین مطلب در ذهنشان بود که ما برای خدا داریم کار میکنیم و اجرمان را هم از خدا میخواهیم. هیچ طلبی هم هیچ کداممان از هم نداریم. همه برای خدا ان شاء الله، کار کرده باشیم و بکنیم و از خدای تبارک و تعالی اجرش را بخواهیم و خدای تبارک و تعالی خواهد داد، یا اینجا و آنجا، یا آنجا.
خداوند ان شاء الله، همه شما را موفق کند. من بحق، خدمتگزار شما هستم و این چند لحظهای که از عمر من باقی است، من در خدمت شما هستم. خداوند ان شاء الله، شما را به کمال معرفت برساند و دشمنهای این کشور و این اسلام را ان شاء الله، یا هدایت کند و یا اینکه به جزایشان برساند.
ما بعد از اینکه همه مسائل را هم مفروض بگیریم، فرض بگیریم که اینها آمدند و همه به قول خودشان، همه ملّاها را کشتند و همه مؤمنین را از بین بردند، ما از چه میترسیم؟ ما از یک جایی که این وضع را دارد، منتقل میشویم به یک جایی که بهتر از اینجاست. چرا ما بترسیم؟ من نمیگویم ما غلبه به آنها میکنیم، لکن ما غلبه ایمانی داریم به آنها. ما همان منطقی را داریم که در صدر اسلام بود که اگر آنها را بکشیم ما به بهشت میرویم. اگر آنها ما را بکشند باز هم ما به بهشت میرویم. این منطق اهل ایمان است.
آنکه ایمان به خدای تبارک و تعالی دارد، آنکه قرآن را به آن ایمان دارد، منطقش این است که ما ضرر نمیکنیم. هیچ طرف قضیه ضرر نیست. چنانچه کشته بشویم، لباسمان را عوض کردهایم، لباس بهتری پوشیدهایم و اگر بکُشیم یک غیر انسانی را از دنیا بیرون کردهایم. بنابراین، ترسی از چیزی نداریم. ولی مع ذلک، شما مطمئن باشید که نخواهد شد. ملت، اسلامی است و برای خدا دارید کار میکنید. ملت ما برای خداست که دارند کار میکنند. آنهمه جوانها را دادند، برای خدا بود، هیچ برای چیز دیگری نبود. تعقّل ندارد که یک کسی جوانش را بدهد برای اینکه یک خانه پیدا کند یا فرض کنید که شب یک غذای خوبی [پیدا کند]، این معقول نیست. اینها برای خدا آمدند به میدان و همین مطلب در ذهنشان بود که ما برای خدا داریم کار میکنیم و اجرمان را هم از خدا میخواهیم. هیچ طلبی هم هیچ کداممان از هم نداریم. همه برای خدا ان شاء الله، کار کرده باشیم و بکنیم و از خدای تبارک و تعالی اجرش را بخواهیم و خدای تبارک و تعالی خواهد داد، یا اینجا و آنجا، یا آنجا.
خداوند ان شاء الله، همه شما را موفق کند. من بحق، خدمتگزار شما هستم و این چند لحظهای که از عمر من باقی است، من در خدمت شما هستم. خداوند ان شاء الله، شما را به کمال معرفت برساند و دشمنهای این کشور و این اسلام را ان شاء الله، یا هدایت کند و یا اینکه به جزایشان برساند.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته