- » امروز پنجشنبه، 1 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
بشود. نهضتهای اسلامی، نهضتهای توحیدی، تمام برای همین معنا بوده است. در اسلام همه امور مقدمه انسان سازی است. اگر رها کنند این موجود دوپا را، تمام عالَم را به تباهی میکشد. برای جلوگیری از این فسادهای بزرگ و این جنگهای ویران کن و این کارهای بسیار ناروا که در کشورها هست، انبیا آمدهاند تا بشر را هدایت کنند به راهی که همه در آن راه سیر کنند و همه انسان صحیح و کامل بشوند. اگر این موجود دوپا تربیت شد، تمام حوایج دنیا و آخرت بشر تحقق پیدا میکند و اگر این موجود دوپا سرخود شد یا به خلاف مسیر طبیعی خودش حرکت کرد، تمام عالَم به تباهی کشیده میشود.
از این جهت، تمام انبیا معلّمها هستند و تمام بشر دانشجو. انبیا مکتبی دارند که در آن مکتب میخواهند این موجود دوپایی که بدترین موجودات است و اگر رها بشود خطرناکترین موجودات عالَم است، این را به راه مستقیم، به صراط مستقیم هدایت کنند و اجرای این امر را هم خودشان متکفّلند.
از این جهت، معلم و دانشجو محصور به معلمهای دانشگاهها یا دبیرستانها یا سایر جاها نیست و دانشجو هم محصور نیست به همانهایی که دانشگاه میروند. عالَم یک دانشگاهی است و انبیا و اولیا و تربیت شدههای آنها معلّم هستند و سایر بشر دانشجو و باید دانشجو باشند. عالَم باید، تمام دنیا باید دو طبقه داشته باشد: یک طبقه معلّم و استاد و یک طبقه دانشجو و متعلّم. وظیفه معلّم هدایت جامعه است به سوی الله و وظیفه دانشجو تعلّم.
الهی یا طاغوتی بودن انسان
همین معناست که یک جامعهای پیدا بشود که همه متوجه به خدای - تبارک و تعالی - باشند و همه در راه او. اگر همه در راه او شد، اقتصاد هم الهی میشود، فرهنگ هم الهی میشود، ارتش هم الهی میشود، ژاندارمری هم الهی میشود، دانشجو و معلّم هم الهی میشوند. خداست و طاغوت، همین دو، غیر از این نیست. یا راه خداست و یا راه طاغوت. راه خدا راهی است که انسان را در تمام ابعادی که دارد - در بُعد عقلانی، در بُعد متوسط که بُعد خیالی است و در بُعد متنزِّل که بعد عمل است - این ابعاد را هدایت بکند به
از این جهت، تمام انبیا معلّمها هستند و تمام بشر دانشجو. انبیا مکتبی دارند که در آن مکتب میخواهند این موجود دوپایی که بدترین موجودات است و اگر رها بشود خطرناکترین موجودات عالَم است، این را به راه مستقیم، به صراط مستقیم هدایت کنند و اجرای این امر را هم خودشان متکفّلند.
از این جهت، معلم و دانشجو محصور به معلمهای دانشگاهها یا دبیرستانها یا سایر جاها نیست و دانشجو هم محصور نیست به همانهایی که دانشگاه میروند. عالَم یک دانشگاهی است و انبیا و اولیا و تربیت شدههای آنها معلّم هستند و سایر بشر دانشجو و باید دانشجو باشند. عالَم باید، تمام دنیا باید دو طبقه داشته باشد: یک طبقه معلّم و استاد و یک طبقه دانشجو و متعلّم. وظیفه معلّم هدایت جامعه است به سوی الله و وظیفه دانشجو تعلّم.
الهی یا طاغوتی بودن انسان
همین معناست که یک جامعهای پیدا بشود که همه متوجه به خدای - تبارک و تعالی - باشند و همه در راه او. اگر همه در راه او شد، اقتصاد هم الهی میشود، فرهنگ هم الهی میشود، ارتش هم الهی میشود، ژاندارمری هم الهی میشود، دانشجو و معلّم هم الهی میشوند. خداست و طاغوت، همین دو، غیر از این نیست. یا راه خداست و یا راه طاغوت. راه خدا راهی است که انسان را در تمام ابعادی که دارد - در بُعد عقلانی، در بُعد متوسط که بُعد خیالی است و در بُعد متنزِّل که بعد عمل است - این ابعاد را هدایت بکند به