- » امروز جمعه، 2 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
استعماری است. اگر دارو برای ما صادر کنند آن هم استعماری است. اگر دانشگاه برای ما بخواهند درست کنند آن هم دانشگاه استعماری است. همه چیز را آنها میخواهند به طوری درست کنند که برای خودشان نافع باشد. و ما چشم و گوش بسته تسلیم آنها باشیم.
باید از روزگار رژیم سابق عبرت گرفت
و الآن که به خواست خدای تبارک و تعالی، و به برکت اسلام ما از این قید و بندها خارج شدیم، باید خیلی متوجه باشیم به اینکه مبادا ما را دوباره در این قید و بندها قرار بدهند. باید ما عبرت بگیریم از آن پلیسِ زمان محمدرضا و از آن ارتشِ زمان محمدرضا و از آن ژاندارمریِ زمان او، و ببینیم که مردم با آنها چه جور بودند و آنها با مردم چه جور بودند، و نتیجهاش چه شد. مردم با آنها مخالف بودند، آنها هم با مردم مخالف. مثل دو تا دشمن با هم برخورد میکردند. شما نمیدانید، شماها که اکثراً یادتان نیست آن زمان سابق را که وضع کلانتریها چه جور بود. یک کسی که میخواست توی کلانتری برود برای یک احتیاجی، چقدر قلبش میتپید که حالا میرود در اینجا چه خواهد شد. این وضع در زمان رضاخان خیلی شدید بود، در زمان دومی هم شدید بود که انسان وقتی کاری داشت، وقتی احتیاجی داشت که باید برود آنجا، عزا میگرفت که حالا چه بکنم من. در اینجا با من چه خواهند کرد. در حالی که کلانتریها باید مرکز احتیاجات مردم و برآوردن احتیاج مردم باشد. آنطور کردند و آنطور شدند، و ما باید از این مسائل تاریخی عبرت بگیریم و ما آنطور نباشیم، تا آنطور نشویم.
نصیحت به نیروهای نظامی و انتظامی
برادرها! همه مردم با شما، با بالاتریها یک جورند. اگر با مردم خوب رفتار بکنید، برای خودتان هست. و اگر با مردم خدای نخواسته بد رفتار کنید، به ضرر خود شماست.
آن قدر که ظالم ضرر میبرد از ظلمش، مظلوم از ظلم ظالم آن قدر ضرر نمیبرد. ما و شما یک روزی دربارگاه الهی، پیشگاه الهی خواهیم رفت و آن روز از ما سؤال خواهد شد. و از شمایی که پلیس هستید، از شغل شما و از عمل شما و از رفتار شما سؤال خواهد
باید از روزگار رژیم سابق عبرت گرفت
و الآن که به خواست خدای تبارک و تعالی، و به برکت اسلام ما از این قید و بندها خارج شدیم، باید خیلی متوجه باشیم به اینکه مبادا ما را دوباره در این قید و بندها قرار بدهند. باید ما عبرت بگیریم از آن پلیسِ زمان محمدرضا و از آن ارتشِ زمان محمدرضا و از آن ژاندارمریِ زمان او، و ببینیم که مردم با آنها چه جور بودند و آنها با مردم چه جور بودند، و نتیجهاش چه شد. مردم با آنها مخالف بودند، آنها هم با مردم مخالف. مثل دو تا دشمن با هم برخورد میکردند. شما نمیدانید، شماها که اکثراً یادتان نیست آن زمان سابق را که وضع کلانتریها چه جور بود. یک کسی که میخواست توی کلانتری برود برای یک احتیاجی، چقدر قلبش میتپید که حالا میرود در اینجا چه خواهد شد. این وضع در زمان رضاخان خیلی شدید بود، در زمان دومی هم شدید بود که انسان وقتی کاری داشت، وقتی احتیاجی داشت که باید برود آنجا، عزا میگرفت که حالا چه بکنم من. در اینجا با من چه خواهند کرد. در حالی که کلانتریها باید مرکز احتیاجات مردم و برآوردن احتیاج مردم باشد. آنطور کردند و آنطور شدند، و ما باید از این مسائل تاریخی عبرت بگیریم و ما آنطور نباشیم، تا آنطور نشویم.
نصیحت به نیروهای نظامی و انتظامی
برادرها! همه مردم با شما، با بالاتریها یک جورند. اگر با مردم خوب رفتار بکنید، برای خودتان هست. و اگر با مردم خدای نخواسته بد رفتار کنید، به ضرر خود شماست.
آن قدر که ظالم ضرر میبرد از ظلمش، مظلوم از ظلم ظالم آن قدر ضرر نمیبرد. ما و شما یک روزی دربارگاه الهی، پیشگاه الهی خواهیم رفت و آن روز از ما سؤال خواهد شد. و از شمایی که پلیس هستید، از شغل شما و از عمل شما و از رفتار شما سؤال خواهد