- » امروز یکشنبه، 4 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
است جنگ جهانی دوم - که به ما هیچ مربوط نبود، ما سرپل بودیم، سر راه بودیم - آمدند گرفتند اینجا را و به مجردی که گرفتند، همه چیز نادر شد، دیگر هیچ پیدا نمیشد.
حالا بحمدالله پیدا میشود. گاهی - فرض کنید - یک چیزی کم یافت بشود این را نباید ما هی بگوییم که ما چه بکنیم، مردم بگویند ما چه بکنیم. خوب، مردم که دیدند این مسائل را، مردم که دیدند این گرفتاری را، مردم که شنیدهاند گرفتاریهای جاهای دیگر را، خوب، برای چه شکایت میکنند؟ بحمدالله فراوانی است؛ یعنی، گرسنگی نیست توی کار، اینطور نیست که مردم نان پیدا نکنند، اینطور نیست که مردم ارزاق را نتوانند پیدا کنند، کمیاب گاهی میشود، اما آن هم ارزاق عمومی کمتر کمیاب میشود. یک دفعه میخواهند آقایان که - آنهایی که توقع دارند و هی شکایت میکنند - یک دفعه از آن حال انقلابی برگردند به یک حال آرامشی که هیچ کسی در هیچ جا به ما کار نداشته باشد. خوب، مایی که الآن مواجه هستیم با تمام قدرتهای عالم، همه از هر طرف به ما فشار میآورند، همه از هر طرف به ما میخواهند ظلم بکنند، مع ذلک، دولت ایران و ملت ایران اینطور سرپای خودش ایستاده، در خودش جنگ است، یک سال و نیم است که جنگ است. هر وقت جنگ باشد در یک جایی، همه جایش به هم میخورد. جنگ است و همه جا آرامش هست. مناطق جنگی هم بحمدالله با قدرت دارند پیش میروند.
توقع بیجا نباید مردم بکنند. آقایان به مردم نصیحت کنند که توقع اینکه یک دفعه همه گرفتاریها رفع بشود [نداشته باشند]. شما حکومتِ از صدر اسلام تا حالا، حکومت رسول الله را و حکومت امیرالمؤمنین - سلام الله علیه - را و بعدش هم که دست دیگران بود بروید خوب ملاحظه کنید. در همان زمان حضرت امیر همچو نبود که همه اینهایی که میروند اطراف و از طرف چیز، همهشان یک مردم سیری باشند. اصلش بسیاریش کارهای خلاف هم میکردند. افرادی باعث ناراحتی [میشدند]، حضرت امیر هم اقدام میکرد، نامه مینوشت به آنها، در صورتی که آن وقت آرامش بود در همه جا، الّا زمان حضرت امیر، البته از داخله خیلی خراب بود.
در هر صورت من گمان میکنم که ما اگر راجع به این گرفتاریهای جزئی که داریم - آن
حالا بحمدالله پیدا میشود. گاهی - فرض کنید - یک چیزی کم یافت بشود این را نباید ما هی بگوییم که ما چه بکنیم، مردم بگویند ما چه بکنیم. خوب، مردم که دیدند این مسائل را، مردم که دیدند این گرفتاری را، مردم که شنیدهاند گرفتاریهای جاهای دیگر را، خوب، برای چه شکایت میکنند؟ بحمدالله فراوانی است؛ یعنی، گرسنگی نیست توی کار، اینطور نیست که مردم نان پیدا نکنند، اینطور نیست که مردم ارزاق را نتوانند پیدا کنند، کمیاب گاهی میشود، اما آن هم ارزاق عمومی کمتر کمیاب میشود. یک دفعه میخواهند آقایان که - آنهایی که توقع دارند و هی شکایت میکنند - یک دفعه از آن حال انقلابی برگردند به یک حال آرامشی که هیچ کسی در هیچ جا به ما کار نداشته باشد. خوب، مایی که الآن مواجه هستیم با تمام قدرتهای عالم، همه از هر طرف به ما فشار میآورند، همه از هر طرف به ما میخواهند ظلم بکنند، مع ذلک، دولت ایران و ملت ایران اینطور سرپای خودش ایستاده، در خودش جنگ است، یک سال و نیم است که جنگ است. هر وقت جنگ باشد در یک جایی، همه جایش به هم میخورد. جنگ است و همه جا آرامش هست. مناطق جنگی هم بحمدالله با قدرت دارند پیش میروند.
توقع بیجا نباید مردم بکنند. آقایان به مردم نصیحت کنند که توقع اینکه یک دفعه همه گرفتاریها رفع بشود [نداشته باشند]. شما حکومتِ از صدر اسلام تا حالا، حکومت رسول الله را و حکومت امیرالمؤمنین - سلام الله علیه - را و بعدش هم که دست دیگران بود بروید خوب ملاحظه کنید. در همان زمان حضرت امیر همچو نبود که همه اینهایی که میروند اطراف و از طرف چیز، همهشان یک مردم سیری باشند. اصلش بسیاریش کارهای خلاف هم میکردند. افرادی باعث ناراحتی [میشدند]، حضرت امیر هم اقدام میکرد، نامه مینوشت به آنها، در صورتی که آن وقت آرامش بود در همه جا، الّا زمان حضرت امیر، البته از داخله خیلی خراب بود.
در هر صورت من گمان میکنم که ما اگر راجع به این گرفتاریهای جزئی که داریم - آن