- » امروز پنجشنبه، 1 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
گناه نیست و از اخلاق کریمه برخوردارند، انتخاب کن که تأثیر معاشرت در دو طرف صلاح و فساد اجتناب ناپذیر است، و سعی کن از مجالسی که انسان را از یاد خدا غافل میکند پرهیز نمایی که با خو گرفتن به این مجالس ممکن است از انسان سلب توفیق شود، که خود مصیبتی است جبران ناپذیر.
بدان که در انسان - اگر نگویم در هر موجود - به حسب فطرت، حبّ به کمال مطلق است و حبّ به وصول به کمال مطلق، و این حبّ محال است ازا و جدا شود و کمال مطلق محال است دو باشد و مکرّر باشد، و کمال مطلق، حق - جلّ و علا - است، همه او را میخواهند و دلباخته به اویند گرچه خود نمیدانند و در حجب ظلمت و نورند و با این حجب، پندارند چیزهای دیگر میخواهند و به هر کمال یا جمال یا قدرت یا مکانت که رسیدند به آن حد قانع نیستند و گم شده خود را در آن نمییابند.
قدرتمندان و ابرقدرتان به هر قدرتی برسند دنبال قدرت فوق آن میگردند، و علم طلبان به هر مرتبه از علم برسند مافوق آن را میخواهند و گم شده خود را که خود غافل از آنند در آن نمییابند. اگر به قدرت طلبان، قدرت تسلّط و تصرّف در همه عالم مادّی، از زمینها و منظومههای شمسی و کهکشانها و هر آنچه فوق آنها است، بدهند و بگویند: «قدرت دیگری فوق اینها و عالمی یا عوالمی دیگر فراتر از اینها است، آیا میخواهی به آنها برسی؟» محال است تمنّای آن را نداشته باشند، بلکه به لسان فطرت میگویند: «ای کاش به آنها نیز دست یابیم!». و به همین گونه است طالب علوم، بلکه اگر شک کند که مقام دیگری - فوق آنچه دارد - هست، فطرت مطلق جوی او گوید: «ای کاش بود و من هم قدرت تصرّف در آن داشتم، یا سعه علم من آن را نیز شامل بود!».
آنچه همه را مطمئن میکند و آتش فروزان نفس سرکش و زیادت طلب را خاموش مینماید وصول به او است، و ذکر حقیقی او - جلّ و علا - چون جلوه او است استغراق در آن آرامش بخش است. ألا بِذِکْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب (1) گویی فرماید: توّجه توّجه! به ذکر او
بدان که در انسان - اگر نگویم در هر موجود - به حسب فطرت، حبّ به کمال مطلق است و حبّ به وصول به کمال مطلق، و این حبّ محال است ازا و جدا شود و کمال مطلق محال است دو باشد و مکرّر باشد، و کمال مطلق، حق - جلّ و علا - است، همه او را میخواهند و دلباخته به اویند گرچه خود نمیدانند و در حجب ظلمت و نورند و با این حجب، پندارند چیزهای دیگر میخواهند و به هر کمال یا جمال یا قدرت یا مکانت که رسیدند به آن حد قانع نیستند و گم شده خود را در آن نمییابند.
قدرتمندان و ابرقدرتان به هر قدرتی برسند دنبال قدرت فوق آن میگردند، و علم طلبان به هر مرتبه از علم برسند مافوق آن را میخواهند و گم شده خود را که خود غافل از آنند در آن نمییابند. اگر به قدرت طلبان، قدرت تسلّط و تصرّف در همه عالم مادّی، از زمینها و منظومههای شمسی و کهکشانها و هر آنچه فوق آنها است، بدهند و بگویند: «قدرت دیگری فوق اینها و عالمی یا عوالمی دیگر فراتر از اینها است، آیا میخواهی به آنها برسی؟» محال است تمنّای آن را نداشته باشند، بلکه به لسان فطرت میگویند: «ای کاش به آنها نیز دست یابیم!». و به همین گونه است طالب علوم، بلکه اگر شک کند که مقام دیگری - فوق آنچه دارد - هست، فطرت مطلق جوی او گوید: «ای کاش بود و من هم قدرت تصرّف در آن داشتم، یا سعه علم من آن را نیز شامل بود!».
آنچه همه را مطمئن میکند و آتش فروزان نفس سرکش و زیادت طلب را خاموش مینماید وصول به او است، و ذکر حقیقی او - جلّ و علا - چون جلوه او است استغراق در آن آرامش بخش است. ألا بِذِکْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب (1) گویی فرماید: توّجه توّجه! به ذکر او