حوزه‌های علمی قدیمی. آنها هم در یک حدی قانع نباید باشند و تا آخر عمر مشغول باشند؛ مشغول به تحصیل، مشغول به تعلیم. آنهایی که مدرس هستند و تعلیم می‌دهند، توجه دارند که خودشان استفاده می‌کنند از تدریسشان و از تعلیمشان و از شاگردهاشان بسیاری از امور را. چون آنجاها یک بحث آزادی است و هرکس حق دارد که اشکال بکند و حرف استاد را قبول نکند و حرف استاد را رد بکند. اساتید می‌دانند که در این رد و بدل و در این اعطا و اخذ، اخذ زیاد است و انسان در همان جا تربیت علمی می‌شود.
قضیه علم معلوم است، و همه می‌دانید که یک ... شریفی است که همه آرزوی او را دارند. و در فطرت انسان این است که هیچ وقت بس ندارد. فطرت این طوری است. شما اگر فرض بکنید که تمام علوم مادی و معنوی را بدانید و بشنوید، یک وقتی که در یک جایی هست که یک علم دیگر هم هست، فطرت شما آن را هم می‌خواهد. غیرمتناهی است فطرت در همه امور. اهمیت علم، یک امری است که همه می‌دانند و واضح است.
نتیجه آموزش بدون پرورش روحی و معنوی
لکن ما حساب این را بکنیم که قضیه پرورش و قضیه آموزش چه جور است. یعنی آموزش اخلاقی و معنوی و قضیه تهذیب نفس، آن وضعش چطور است. ما اگر فرض کنیم که دانشگاه ما یا فیضیه ما، علوم را به‌طور وافر می‌دانند و تدریس هم می‌کنند، لکن فرض بکنیم که پرورش روحی و تهذیب نفس و اخلاق در آن نباشد، آیا از این تربیت علمی فقط، منهای تربیتهای روحی و پرورش معنوی، چه حاصل می‌شود برای کشورشان؟ و چه حاصل می‌شود برای اسلام عزیز؟ و چه حاصل می‌شود برای مردم، ملت؟ علم حاصل شد، اما اگر تربیت معنوی نباشد پهلوی علم، و پرورش روحی نباشد، چه بسا که - و بسیار هم شده است که - همین علم، مایه فساد شده است. و همین عالمی که تهذیب نفس نداشته است، و همین استاد دانشگاهی که تهذیب نفس نداشته است، و همین اساتید دانشگاهی که مهذب نبوده‌اند، برای یک کشور تحفه فساد می‌آورند، بهتر می‌توانند فساد را در کشور ایجاد کنند. شما می‌دانید ان شاء الله و باید بدانید که در طول‌
صحیفه امام خمینی
Rouhollah Website is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License. <Rouhollah Website/>