- » امروز پنجشنبه، 1 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
بیرون بیاید که دنیا را هلاک میکنند، به هم میزنند. پس آن دو رکن آموزش با رکن پرورش باید بگوییم که اینها با هم هستند، و اگر با هم در یک جمعیتی، در یک بنگاهی، در یک مدرسهای، در یک دانشگاهی، اینها همدوش هم رفتند و جلو رفتند، آن وقت است که ما استفاده از دانشگاه میکنیم؛ استفاده از حوزههای علمی میکنیم؛ استفاده از همه جا میکنیم. از آموزشهای پایین و بالا، همه جا، همه مراتب.
آموزش و تربیت معنوی، دو بال برای پرواز
بنابراین، چیزی که مهم است، قضیه پروراندن روح این اطفال از کوچکی تا برسد در هر جا که میروند، آنها را تربیت روحی بکنند و تربیت علمی. اگر علم در یک قلب فاسد وارد شد، در یک مغز فاسد از جهت اخلاق وارد شد، ضررش بیشتر از نادانی است.
نادانی فقدان یک امر بزرگ است، اما دیگر ضرر زدن نیست و نابود کردن نیست. به خلاف اینکه اگر دانش باشد بدون بینش اخلاقی و بینش نفسانی و الهی، این است که بشر را به هلاکت میرساند. انبیا هم آن قدری که در تربیت پافشاری میکردند و آن قدری که مردم را سوق میدادند به اینکه مهذب باشند، آن قدر علم را سوق نمیدادند به علم.
سوق به تهذیب بیشتر از او است برای اینکه، او فایدهاش بیشتر است. البته علم هم یک چیزی است که مورد نظر همه بوده و هست، لکن اینها باید با هم باشند. اینها یک دو بالی هستند که اگر یک ملتی بخواهد پرواز کند طرف سعادت، با دو تای اینها باید پرواز کند، یکیاش که ناقص باشد نمیشود. و من امیدوارم که شما آقایان اساتید دانشگاه، علمای حوزهها، این روابطتان را حفظ بکنید. یکی از خیانتهایی که به این کشور شد، جدا کردن فیضیه باصطلاح با دانشگاه بود. اساتید از ملاها میترسیدند. میگفتند اینها هیچاند. اینها تهی مغزند. اینها هیچی نمیدانند. حوزههای ما هم از دانشگاهیها میترسیدند. میگفتند آنها بیدیناند همهشان. تفاهم وقتی بشود، من گمان میکنم امروز اینجور نیست دیگر مسئله. وقتی که پای علما در دانشگاه باز شد و پای اساتید دانشگاه در حوزهها باز شد، آن وقت میفهمند که چه جنایتی وارد شده است بر این کشور. وقتی که اساتید دانشگاه
آموزش و تربیت معنوی، دو بال برای پرواز
بنابراین، چیزی که مهم است، قضیه پروراندن روح این اطفال از کوچکی تا برسد در هر جا که میروند، آنها را تربیت روحی بکنند و تربیت علمی. اگر علم در یک قلب فاسد وارد شد، در یک مغز فاسد از جهت اخلاق وارد شد، ضررش بیشتر از نادانی است.
نادانی فقدان یک امر بزرگ است، اما دیگر ضرر زدن نیست و نابود کردن نیست. به خلاف اینکه اگر دانش باشد بدون بینش اخلاقی و بینش نفسانی و الهی، این است که بشر را به هلاکت میرساند. انبیا هم آن قدری که در تربیت پافشاری میکردند و آن قدری که مردم را سوق میدادند به اینکه مهذب باشند، آن قدر علم را سوق نمیدادند به علم.
سوق به تهذیب بیشتر از او است برای اینکه، او فایدهاش بیشتر است. البته علم هم یک چیزی است که مورد نظر همه بوده و هست، لکن اینها باید با هم باشند. اینها یک دو بالی هستند که اگر یک ملتی بخواهد پرواز کند طرف سعادت، با دو تای اینها باید پرواز کند، یکیاش که ناقص باشد نمیشود. و من امیدوارم که شما آقایان اساتید دانشگاه، علمای حوزهها، این روابطتان را حفظ بکنید. یکی از خیانتهایی که به این کشور شد، جدا کردن فیضیه باصطلاح با دانشگاه بود. اساتید از ملاها میترسیدند. میگفتند اینها هیچاند. اینها تهی مغزند. اینها هیچی نمیدانند. حوزههای ما هم از دانشگاهیها میترسیدند. میگفتند آنها بیدیناند همهشان. تفاهم وقتی بشود، من گمان میکنم امروز اینجور نیست دیگر مسئله. وقتی که پای علما در دانشگاه باز شد و پای اساتید دانشگاه در حوزهها باز شد، آن وقت میفهمند که چه جنایتی وارد شده است بر این کشور. وقتی که اساتید دانشگاه