- » امروز پنجشنبه، 1 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
پیغمبر هم همینطور بوده است. و در اسلام از منافقین بیشتر تکذیب شده است و منافق اوضح مصادیق کفر است.
اصلاح نفس قبل از اصلاح دیگران
در هر صورت، باید جامعه ما، روحانیون ما، روشنفکران ما و دانشمندان ما در فکر این باشند که این نعمت و فرصتی که خدا به ما داده است، طوری نشود که آن را شکر نکنیم. آقایان در هر جا که هستند، در حزب یا در خارج حزب، باید کاری کنند که مردم را در صحنه نگه دارند. وقتی مردم با هم مجتمع شدند، آن وقت است که میتوانند کاری انجام دهند و وقتی قطرات جمع شد سیل هم درست میشود. بنابراین، ما باید دعوت بکنیم و دعوت ما به خود نباشد، دعوت به دنیا نباشد، دعوت به خدا باشد. وقتی دعوت به خدا شد و دنیا هم الهی شد، میشود آخرت و میشود ملکوت دنیا و فرقی ندارد ما بین اینجا و ملکوت و جبروت؛ همهاش جلوهای است از خدا. آن چیزی که دنیا را بد میکند این است که انسان توجه کند به عالم پایین، در مقابل خدای تبارک و تعالی. و کسی که دنیا را دارد و خیرات و مبرات و زکات و خمس و همه اینها را میدهد، دنیایش بد نیست. و میزان، حجم نیست؛ میزان، آن وضعیت روحی هرکس است.
و مبدأ همه خطرها برای انسان خود آدم است، و مبدأ اصلاح هم از خود آدم باید شروع شود. و نمیشود که یک واعظی که خودش اصلاح نشده بتواند دیگران را اصلاح کند. و آن واعظی میتواند موعظه کند که در باطنش هم موعظه شده باشد. و همینطور هرکس که میخواهد صحبت کند باید توجه کند که چه میخواهد بگوید. آیا در این چیز رضای خدا هست؟ آیا دعوت به خودش هست یا دعوت به خدا؟ بعد هم که صحبت کرد، بنشیند که آیا این صحبت برای این بود یا برای آن. این راهی است برای سیر انسان به خدا که مراقبت کند از خودش و بعد از مراقبت، محاسبه نماید. اینطور نیست که حزب بد باشد یا هر حزبی خوب باشد؛ میزان، ایده حزب است و اگر ایده چیز دیگری باشد این حزب شیطان است، هر اسمی هم داشته باشد. بنابراین، ما باید کوشش کنیم که
اصلاح نفس قبل از اصلاح دیگران
در هر صورت، باید جامعه ما، روحانیون ما، روشنفکران ما و دانشمندان ما در فکر این باشند که این نعمت و فرصتی که خدا به ما داده است، طوری نشود که آن را شکر نکنیم. آقایان در هر جا که هستند، در حزب یا در خارج حزب، باید کاری کنند که مردم را در صحنه نگه دارند. وقتی مردم با هم مجتمع شدند، آن وقت است که میتوانند کاری انجام دهند و وقتی قطرات جمع شد سیل هم درست میشود. بنابراین، ما باید دعوت بکنیم و دعوت ما به خود نباشد، دعوت به دنیا نباشد، دعوت به خدا باشد. وقتی دعوت به خدا شد و دنیا هم الهی شد، میشود آخرت و میشود ملکوت دنیا و فرقی ندارد ما بین اینجا و ملکوت و جبروت؛ همهاش جلوهای است از خدا. آن چیزی که دنیا را بد میکند این است که انسان توجه کند به عالم پایین، در مقابل خدای تبارک و تعالی. و کسی که دنیا را دارد و خیرات و مبرات و زکات و خمس و همه اینها را میدهد، دنیایش بد نیست. و میزان، حجم نیست؛ میزان، آن وضعیت روحی هرکس است.
و مبدأ همه خطرها برای انسان خود آدم است، و مبدأ اصلاح هم از خود آدم باید شروع شود. و نمیشود که یک واعظی که خودش اصلاح نشده بتواند دیگران را اصلاح کند. و آن واعظی میتواند موعظه کند که در باطنش هم موعظه شده باشد. و همینطور هرکس که میخواهد صحبت کند باید توجه کند که چه میخواهد بگوید. آیا در این چیز رضای خدا هست؟ آیا دعوت به خودش هست یا دعوت به خدا؟ بعد هم که صحبت کرد، بنشیند که آیا این صحبت برای این بود یا برای آن. این راهی است برای سیر انسان به خدا که مراقبت کند از خودش و بعد از مراقبت، محاسبه نماید. اینطور نیست که حزب بد باشد یا هر حزبی خوب باشد؛ میزان، ایده حزب است و اگر ایده چیز دیگری باشد این حزب شیطان است، هر اسمی هم داشته باشد. بنابراین، ما باید کوشش کنیم که