- » امروز پنجشنبه، 1 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
او با بیعقلیاش خودش را به اینجا رسانده، چنانچه آن عقل داشت که از اول گول امریکا را نمیخورد، که بگوید تو برو چند روز دیگر تمام میشود قضیه، خوب این آمد دید که نشد و تا حالا هم نشده است، و همین دوسه روز هم که دیدید که ریختند و جوان های ما در خود عراق جلو رفتند و حالا هم دارند جلو میروند. خوب، با این همه تجربه، مگر آن مقدار از میراژهایی که فرستاد - شصت تا مثل اینکه میگویند فرستاد - کاری از او آمد؟ این سلاحها باید دست کسی باشد که آدم داشته باشد. کسی که ندارد کسی را که بتواند این سلاحها را به کار ببندد، کسی که چند تا از این پاسدارهای عزیز وقتی که به یک فوجی از آنها حمله میکند فرار میکنند، آنها نمیتوانند این کارها را انجام بدهند. بله، اینها در شهر خودشان نشستهاند و در مرز خودشان نشستهاند و با آن توپهای دور برد میزنند به آبادان هر روز یا میزنند به جاهای دیگر. این وضع دنیاست که ما در آن گرفتار هستیم، که همه با این کمک میکنند در عین حالی که میبینند که از این کاری بر نمیآید.
مگر آن چیزهایی که روسیه به صدام داده کمتر از اینهایی است که فرانسه داده؟ خوب، آنها هم دستش بود و نتوانست کاری بکند، البته خرابکاری کرد، اما پیشروی نکرد، شکست خورد در همه جا. و این شکست برای این است که آن چیزی که پیش پاسدارهای ما هست پیش آنها نیست. ایشان بنا دارد که تقلید کند در این امور، تاگفته میشود که مردم ایران هدیه میآورند، آن هم درست میکند یک طایفهای را که بیایید هدیه بیاورید. در خود آنجا هم آنهایی که هست حتی در رادیوهای خارجی این را در نوشتههایی که آوردهاند، میگویند که مأمورین او خانه به خانه میروند و میگویند قبض و رسید بده، اگر کسی قبض و رسید نداشته باشد، رسید طلا، رسید جواهر، اگر نداشته باشد او را میبرند و به عنوان مجرم. آن شنیده که اینجا طلا میدهند آن هم میخواهد صورتش را درست کند، شبیهاش را درست کند، یک صفی از خودشان درست میکنند که بیایید بدهید، لکن مأمورین میروند از مردم به زور میگیرند. این شنیده است که بچهها و خردسالهای ما دعوا میکنند که ما میخواهیم برویم به جنگ، ما میخواهیم چه، آن هم در یک وقتی گفت یک بچهای به من گفت که من میخواهم به جنگ بروم، فرق
مگر آن چیزهایی که روسیه به صدام داده کمتر از اینهایی است که فرانسه داده؟ خوب، آنها هم دستش بود و نتوانست کاری بکند، البته خرابکاری کرد، اما پیشروی نکرد، شکست خورد در همه جا. و این شکست برای این است که آن چیزی که پیش پاسدارهای ما هست پیش آنها نیست. ایشان بنا دارد که تقلید کند در این امور، تاگفته میشود که مردم ایران هدیه میآورند، آن هم درست میکند یک طایفهای را که بیایید هدیه بیاورید. در خود آنجا هم آنهایی که هست حتی در رادیوهای خارجی این را در نوشتههایی که آوردهاند، میگویند که مأمورین او خانه به خانه میروند و میگویند قبض و رسید بده، اگر کسی قبض و رسید نداشته باشد، رسید طلا، رسید جواهر، اگر نداشته باشد او را میبرند و به عنوان مجرم. آن شنیده که اینجا طلا میدهند آن هم میخواهد صورتش را درست کند، شبیهاش را درست کند، یک صفی از خودشان درست میکنند که بیایید بدهید، لکن مأمورین میروند از مردم به زور میگیرند. این شنیده است که بچهها و خردسالهای ما دعوا میکنند که ما میخواهیم برویم به جنگ، ما میخواهیم چه، آن هم در یک وقتی گفت یک بچهای به من گفت که من میخواهم به جنگ بروم، فرق