- » امروز پنجشنبه، 1 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
هستند از این امور؟ این جوانهای ما میدانند که اگر خدای نخواسته، صدام غلبه پیدا کند به این کشور چه خواهد کرد و با همه چیز مردم چه خواهد کرد. این جوانهای غیوری که یک همچو احساسی دارند مینشینند تو خانهشان و میگویند که خسته شدهایم از جنگ؟! از چی خسته شدهاند؟ از دفاع از نوامیسشان خسته شدهاند؟! از دفاع از کشورشان خسته شدهاند؟! ازدفاع از اسلام خسته شدهاند؟! ازچه خسته شدهاند؟ یک دسته هم نشستهاند هر کار صحیحی هم بشود آنها میگویند خراب است. هر خدمتی هم که دولت میکند آنها میگویند خراب است. آنها از اول دلشان میخواهد که وضع، این وضع نباشد، برگردد به آن زمانهای رفاه نمیدانم چی که جوانها تو قهوه خانه بروند و توی کابارهها بروند و چه بکنند و پیرها هم مجالسی داشته باشند به عیش و نوش. اینها دلشان میخواهد این بشود و این خواب را نخواهید ترجمهاش را دید. این خواب تعبیر برای شما نخواهد شد.
تحول درونی ملت ایران و جانفشانی برای اسلام
این ملت یک ملت زنده است، یک ملتی است که دنیا الآن رویش حساب میکند.
این ایرانی بود که همسایههایش هم قبولش نداشتند. این ایرانی بود که فقط با لفظ، با لفظ آقای آریامهر یک تبلیغاتی برایش میشد و الّا کجا چیز داشت، همهاش وابستگی، همهاش خرابی. سرتاسر کشور ما که ملاحظه بکنید الّا شهرستانها آن هم تهران عمدتاً که مورد توجه بود و میخواستند آن هم چون اشراف و اعیان در اینجا هستند، آنها خوش بگذرانند، این دهات و قصبات و آن جاهای دور افتاده یک نظر به آن نشد. این بدبختها باید با الاغ از اینور آنور بروند مریض هایشان را ببرند بین راه هم بمیرند.
دولت الآن مشغول است برای راه درست کردن و مشغول است برای بیمارستان درست کردن و برای مدرسه درست کردن که چندین هزار مدرسه درست شده است، چندین هزار کیلومتر راه درست شده است. همه اینها را آقایان نشستهاند توی خانهشان میگویند هیچی نشده است. چی چی میخواهید بشود؟ آنچه که شده در زمان رضاخان شده است
تحول درونی ملت ایران و جانفشانی برای اسلام
این ملت یک ملت زنده است، یک ملتی است که دنیا الآن رویش حساب میکند.
این ایرانی بود که همسایههایش هم قبولش نداشتند. این ایرانی بود که فقط با لفظ، با لفظ آقای آریامهر یک تبلیغاتی برایش میشد و الّا کجا چیز داشت، همهاش وابستگی، همهاش خرابی. سرتاسر کشور ما که ملاحظه بکنید الّا شهرستانها آن هم تهران عمدتاً که مورد توجه بود و میخواستند آن هم چون اشراف و اعیان در اینجا هستند، آنها خوش بگذرانند، این دهات و قصبات و آن جاهای دور افتاده یک نظر به آن نشد. این بدبختها باید با الاغ از اینور آنور بروند مریض هایشان را ببرند بین راه هم بمیرند.
دولت الآن مشغول است برای راه درست کردن و مشغول است برای بیمارستان درست کردن و برای مدرسه درست کردن که چندین هزار مدرسه درست شده است، چندین هزار کیلومتر راه درست شده است. همه اینها را آقایان نشستهاند توی خانهشان میگویند هیچی نشده است. چی چی میخواهید بشود؟ آنچه که شده در زمان رضاخان شده است