- » امروز پنجشنبه، 1 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
تبارک و تعالی اگر اراده فرموده باشد تمام این کیْدها به خودشان بر میگردد. تکلیف ما این است که در مقابل ظلم بایستیم و این کسی که تعدی به ما کرده است، تو دهنی به او بزنیم و تا این قضیه را دنیا قبول نکند این جنگ هست و جنگ هم از طرف آنها هست، از طرف ما نیست. زدن اینطور مراکز هم از طرف آنهاست. شما میآیید نماز جمعه را میزنید. نماز جمعه را که میزنید خیال میکنید ملت ما عقب مینشیند! میبینید که در نماز جمعه چه کردند. این یک مطلبی است گفتنی، تاریخی، تا کسی نبیند آنجا را، آن منظره را نبیند، باورش نمیآید که زن بچهاش تو بغلش است، مرد بچهاش پهلویش است هیچ حرکت نکند، اینهمه فشار، هیچ حرکت نکند، از آنور انفجار، آن نامردها، از آنطرف هم آنطور رگباری که ملاحظه کردید همه. مع ذلک همه هم با طمأنینه نشستهاند سر جای خودشان و هیچ ابداً حرکتی نمیکنند. و ملت، یک همچو ملت است.
ملت اینطوری دیگر دنبال این نیست که گوشتش ارزان است یا گران است، دنبال این نیست که کم است یا زیاد است. این دنبال این است که اسلام را بزرگ کند. همان طوری که پیغمبر اکرم هم بوده، پیغمبر اکرم هم اینطور بوده، دنبال این بوده که اسلام تقویت بشود، حالا خودم کشته شدم، بچهام کشته شد، از بین رفتند، سید الشهدا؛ بچههایم اسیر شدند .... خوب! میبینید که در روایات هست که هرچه به ظهر عاشورا نزدیک میشد، حضرت سید الشهدا صورتش شکفتهتر میشد. برای چی؟ برای اینکه میدید که دارد میرود پیش خدا. او نظر به «او» داشت، نه نظر به اینها داشت. نظر به اینها - هر کدام که مربوط به خدا باشد - به عنوان مربوط به خدا، و الّا نه اینکه به این نظر داشت که پسر دارد، اولاد دارد، این حرفها نبود در کار.
بنابراین، ما باید استقامت کنیم و آن چیزی که نگرانی پیغمبر هست که نبادا ملتش استقامت نکنند و این امر خدا را اطاعت نکنند، باید ما کاری بکنیم که این نگرانی نگذاریم در حق ما ثابت بشود. و من از خدای تبارک و تعالی میخواهم که همه این قشرهای ملت را از مجروحین، مصدومین، شهدا و خانوادههای اینها و مفقودین ما و اسرای ما، همه اینها را هم سالم نگه دارد و شهدای ما را بیامرزد و در جوار خودش نعمت
ملت اینطوری دیگر دنبال این نیست که گوشتش ارزان است یا گران است، دنبال این نیست که کم است یا زیاد است. این دنبال این است که اسلام را بزرگ کند. همان طوری که پیغمبر اکرم هم بوده، پیغمبر اکرم هم اینطور بوده، دنبال این بوده که اسلام تقویت بشود، حالا خودم کشته شدم، بچهام کشته شد، از بین رفتند، سید الشهدا؛ بچههایم اسیر شدند .... خوب! میبینید که در روایات هست که هرچه به ظهر عاشورا نزدیک میشد، حضرت سید الشهدا صورتش شکفتهتر میشد. برای چی؟ برای اینکه میدید که دارد میرود پیش خدا. او نظر به «او» داشت، نه نظر به اینها داشت. نظر به اینها - هر کدام که مربوط به خدا باشد - به عنوان مربوط به خدا، و الّا نه اینکه به این نظر داشت که پسر دارد، اولاد دارد، این حرفها نبود در کار.
بنابراین، ما باید استقامت کنیم و آن چیزی که نگرانی پیغمبر هست که نبادا ملتش استقامت نکنند و این امر خدا را اطاعت نکنند، باید ما کاری بکنیم که این نگرانی نگذاریم در حق ما ثابت بشود. و من از خدای تبارک و تعالی میخواهم که همه این قشرهای ملت را از مجروحین، مصدومین، شهدا و خانوادههای اینها و مفقودین ما و اسرای ما، همه اینها را هم سالم نگه دارد و شهدای ما را بیامرزد و در جوار خودش نعمت