- » امروز شنبه، 3 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
و تعالی مسئول است و اگر چنانچه زیاده روی بکند، این هم همینطور. میزان، احکام اسلام است. در اجرای حدود، نباید از آن حدودی که حق تعالی فرموده است، پایینتر عمل بشود و نباید زیادتر. حتی آن کسی را که الآن محکوم به قتل شده است و دارند میبرندش در جایی که او را بکشند، هیچ کس حق ندارد حتی یک کلمه درشت به او بگوید؛ اجرای حکم خداست. اگر کسی یک سیلی به او زد، او حق دارد در همان جا، یک سیلی برگرداند و باید هم دیگران کمک کنند تا او قصاص بکند. اگر یک درشتی کرد، آن کسی که درشتی کرده است تعزیر لازم دارد، باید قوه قضاییه تعزیر کند او را.
از آن طرف هم اگر کسی تقصیر بکند در این، یک کسی که مستحق هفتاد - مثلاً - شلاق است، شصت تا بزند، این هم تقصیری است که در حکم خدا شده است و خیال نکند که این یک رحمتی است، بلکه این یک امری است که معصیت خداست. اجرای حدود به آن طوری که خدای تبارک و تعالی فرموده است، باید بشود. این که انسان ترحم کند به یک کسی که باید حد به او جاری بشود، حد را جاری نکند یا کم جاری کند، این عصیان است، بلکه به خود آن آدم هم لطمه وارد میشود، به خود ملت هم لطمه وارد میشود. این حدود همان طوری که تربیت میکند اشخاص را، ملت را هم میرساند به جایی که اینطور فسادها در او کم بشود. اگر چنانچه یک حدی جاری بشود، این حدی که جاری میشود، هم تربیت میکند آن کسی [را] که حد خورده است و هم برای ملت خوب است؛ فی القصاصِ حیاة (1).
زنده وقتی هستیم که همه موازین الهیه را عمل بکنیم و وقتی میتوانیم با قدرتهای بزرگ مقابله کنیم و آسیب پذیر نباشیم که متعهد به اسلام، متعهد به احکام اسلام باشیم.
قضات وقتی میتوانند قاضی باشند که در قضاوت، هم در جهت حکم و هم در جهت دستور به این که باید چه بشود، هیچ تقصیر و قصوری نکنند، نه غلو کنند، نه تقصیر بکنند.
بنابراین، یکی از مهمات است که باید ملاحظه بشود وان شاء الله که ملاحظه میشود. و من
از آن طرف هم اگر کسی تقصیر بکند در این، یک کسی که مستحق هفتاد - مثلاً - شلاق است، شصت تا بزند، این هم تقصیری است که در حکم خدا شده است و خیال نکند که این یک رحمتی است، بلکه این یک امری است که معصیت خداست. اجرای حدود به آن طوری که خدای تبارک و تعالی فرموده است، باید بشود. این که انسان ترحم کند به یک کسی که باید حد به او جاری بشود، حد را جاری نکند یا کم جاری کند، این عصیان است، بلکه به خود آن آدم هم لطمه وارد میشود، به خود ملت هم لطمه وارد میشود. این حدود همان طوری که تربیت میکند اشخاص را، ملت را هم میرساند به جایی که اینطور فسادها در او کم بشود. اگر چنانچه یک حدی جاری بشود، این حدی که جاری میشود، هم تربیت میکند آن کسی [را] که حد خورده است و هم برای ملت خوب است؛ فی القصاصِ حیاة (1).
زنده وقتی هستیم که همه موازین الهیه را عمل بکنیم و وقتی میتوانیم با قدرتهای بزرگ مقابله کنیم و آسیب پذیر نباشیم که متعهد به اسلام، متعهد به احکام اسلام باشیم.
قضات وقتی میتوانند قاضی باشند که در قضاوت، هم در جهت حکم و هم در جهت دستور به این که باید چه بشود، هیچ تقصیر و قصوری نکنند، نه غلو کنند، نه تقصیر بکنند.
بنابراین، یکی از مهمات است که باید ملاحظه بشود وان شاء الله که ملاحظه میشود. و من