- » امروز سه شنبه، 13 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
موفق نشد در انجام و نتوانست انجام بدهد، خوب، قصور قدرتش است، قدرت نداشته بیشتر از این؛ اما پیش خدا این ارزشش با آن کسی که قدرت داشته مثل هم میماند.
ارزش انگیزه الهی در امور
بنابراین، آنی که برای انسان ارزش دارد، ارزش انسانی و روحانی دارد، ارزش الهی دارد، این است که این انگیزه را حفظش بکند که برای خدا این کار را بکند. میخواهید تربیت کنید اطفال مردم را، برای خدا، میخواهید تربیت کنید جوانهای مردم را، برای خدا، میخواهید تربیت کنید ملت را، برای خدا؛ میخواهید حکومت کنید، برای خدا؛ حکومت کنید، همان حکومتی که انبیا میکردند، خوب، موسی هم حاکم بود، پیغمبر هم حاکم بود، علی هم حاکم بود. از آن طرف، [افراد] مفسد هم حاکم هستند، آن هم صورت مثل هم میماند - الّا در بعضی جهات - انسانها صورتهایشان یکی هست. مثل هم میماند همه، یک وضع دارند. گاهی اگر یک وضع اختلاف داشتند، وضع جسمانی و حیوانی است دیگر، آن چیزی که فرق میگذارد ما بین اینها، آن معنایی است که در آنها هست. و مهم آن انگیزه الهی است که برگردد همه چیز به خدا. خدا هم که انبیا را فرستاده، مقصد اصلی این نبوده که حکومت بکنند، مقصد اصلی این نبوده است که نظام ایجاد کنند، مقصد اعلا این نبوده که عدالت اجتماعی ایجاد کنند، مقصد اعلا اینها نیست، اما اینها مقصد است - بعضیهایش مقصد است - البته عدالت، اجرای عدالت یک مقصدی است، عدالت الهی را بخواهید اجرا کنید للَّه تعالی، مقصدی است. بخواهید عدالت الهی را ایجاد کنید برای خاطر اینکه مشهور بشوید، به اینکه آقا چه آدم خوبی است، دارد چی میشود، این برای خودتان بد است، واقعش خوب است، برای مردم آن وقت خوب است. بعضی چیزها برای مردم خوب است، برای دانشگاه خوب است، بعضی از چیزها برای شما خوب است، بعضی چیزها برای هر دو خوب است. اگر موفق بشوید هم این معنا را درست بکنید که انگیزه، انگیزه الهی و خدایی باشد، نه برای خودم یک کاری میخواهم بکنم، برای خدا میخواهم یک کاری بکنم، برای ملت هم نیست،
ارزش انگیزه الهی در امور
بنابراین، آنی که برای انسان ارزش دارد، ارزش انسانی و روحانی دارد، ارزش الهی دارد، این است که این انگیزه را حفظش بکند که برای خدا این کار را بکند. میخواهید تربیت کنید اطفال مردم را، برای خدا، میخواهید تربیت کنید جوانهای مردم را، برای خدا، میخواهید تربیت کنید ملت را، برای خدا؛ میخواهید حکومت کنید، برای خدا؛ حکومت کنید، همان حکومتی که انبیا میکردند، خوب، موسی هم حاکم بود، پیغمبر هم حاکم بود، علی هم حاکم بود. از آن طرف، [افراد] مفسد هم حاکم هستند، آن هم صورت مثل هم میماند - الّا در بعضی جهات - انسانها صورتهایشان یکی هست. مثل هم میماند همه، یک وضع دارند. گاهی اگر یک وضع اختلاف داشتند، وضع جسمانی و حیوانی است دیگر، آن چیزی که فرق میگذارد ما بین اینها، آن معنایی است که در آنها هست. و مهم آن انگیزه الهی است که برگردد همه چیز به خدا. خدا هم که انبیا را فرستاده، مقصد اصلی این نبوده که حکومت بکنند، مقصد اصلی این نبوده است که نظام ایجاد کنند، مقصد اعلا این نبوده که عدالت اجتماعی ایجاد کنند، مقصد اعلا اینها نیست، اما اینها مقصد است - بعضیهایش مقصد است - البته عدالت، اجرای عدالت یک مقصدی است، عدالت الهی را بخواهید اجرا کنید للَّه تعالی، مقصدی است. بخواهید عدالت الهی را ایجاد کنید برای خاطر اینکه مشهور بشوید، به اینکه آقا چه آدم خوبی است، دارد چی میشود، این برای خودتان بد است، واقعش خوب است، برای مردم آن وقت خوب است. بعضی چیزها برای مردم خوب است، برای دانشگاه خوب است، بعضی از چیزها برای شما خوب است، بعضی چیزها برای هر دو خوب است. اگر موفق بشوید هم این معنا را درست بکنید که انگیزه، انگیزه الهی و خدایی باشد، نه برای خودم یک کاری میخواهم بکنم، برای خدا میخواهم یک کاری بکنم، برای ملت هم نیست،