بروز بدهند حقایق را، این هم بسیار مورد تأسف است، تأسف این از تأسف او بالاتر است، این چه علمی بوده است که نزدیک وفات، حضرت رسول - صلی الله علیه و آله و سلم - بیخ گوشی به حضرت امیر - علیه السلام - فرموده است و ایشان به حسب روایت - می‌فرماید - که «هزار باب از علم - یا هزار علم، هر کدام چه - برای من حاصل شد». این علم معمولی که دست ما هست، دست فقها هست، دست فلاسفه هست، دست عرفا هست، این نیست. او چه بوده است که حضرت امیر می‌گوید که من علم جم دارم، هیهُنا عِلماً جَمّا، لکن حَمَله (1) نیست، این علم فقه نبوده، علم فقه را تعلیم کرده‌اند، هیچ در او قصوری نشده است، این فلسفه و این چیزهایی که دست ماهاست اینها هم نبوده است و این مورد تأسف است که مهلت ندادند به اینها، نشد. در آن وقت حَمَله‌ای که آنها می‌خواستند نبود و آن علوم با خود آنها به ملأ اعلی رفت، و ما باید تا آخر دنیا تأسف از این بخوریم که از آن هیچ بهره نداریم؛ و او بلااشکال از این علوم رسمی که دست بشر است و دست مسلمین است، از اینها خارج است، برای اینکه اینها حَمَله داشتند، آن که حَمَله نداشته است، آنکه مورد تأسف خود ائمه - علیهم السلام - بوده است که پیدا نکردند کسانی را که به آنها تعلیم بدهند آن علوم را، و قرآن که مخزن همه علوم است، نشد که آنها تفسیر کنند، و آن معارفی که در قرآن هست آنها بیان کنند برای ما. اینها از تأسف‌هایی است که ما باید در گور ببریم. قرآن الآن در حجاب است، مستور است این قرآن. بعضی آیات قرآن است که گرچه بشر یا فلاسفه یا عرفا تا یک حدودی در موردش صحبتها کردند، لکن آن که باید باشد، نشده است و نمی‌شود. قرآن هم برای «مَنْ خوطِبَ بِه» آمده است.
انّما یَعرفُ القُرآنَ مَنْ خوطِبَ بِهِ‌ (2) اگر مقصود معانی عرفیه بود، که مردم همه می‌فهمند معانی عرفیه را، آن چی بوده است؟ و ما باید تا آخر متأسف باشیم. حضرت رضا - سلام الله علیه - که با آن نیرنگ ایشان را بردند، الزاماً بردند به آنجا و خواستند ایشان را چه بکنند، معلوم بود که از اول بنابراین نیست، نگذاشتند که اینها یک‌

صحیفه امام خمینی
Rouhollah Website is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License. <Rouhollah Website/>