- » امروز چهارشنبه، 7 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
دانشگاه میروند و از دانشگاهها فارغالتحصیل میشوند، واقعاً از نظر اخلاقی و دینی بسیار ضعیف هستند. واقعاً ضد اخلاق و ضد دین مطرح میشوند. چه ارتباطی بین این مسأله هست، من هنوز پی نبردم. ببینید این وضعیت از اساتید اینها هست؟ از محیط دانشگاه است؟ از وضعیت دولت است؟ بالاخره از هر منشأ هست جلوگیری کنید. این دانشگاه شوخی نیست. اگر کتابهایشان بدآموزی دارد، اگر معلمین آنها بدآموزی دارند، اگر محیط دانشگاه اینطوری است، باید به این جوانها رسید. اینها سازندگان آینده کشور ما هستند».
[امینی: تقصیرش با شماست. مسئولیت به عهده روحانیت است.]
امام: مگر روحانیت میخواهد افراد بیدین بار بیایند؟ مخالف مسائل اخلاقی بار بیایند، ضداخلاق بار بیایند؟
[امینی: نه! منظور من این نیست. منظور من این است که در پدیدآمدن این مسأله، روحانیت مسئولیت دارد. وقتی این روش جدید آموزشی وارد کشور ما شد، آن موقع در کشور ما جز روحانیون، افراد باسوادی وجود نداشتند. رشته تعلیم و تربیت، بسته به روحانیت بود. بعد از تأسیس دانشگاه و بعد از روی کار آمدن نظام تحصیلی جدید، روحانیون به جای اینکه بیایند همکاری کنند و سر نخ را به دست بگیرند رفتند در حوزهها و مساجد گوشهنشین شدند؛ و افراد غیر شایسته جایگاه اینها را گرفتند. من اعتراف میکنم که در بین استادان دانشگاه از هر صنفی وجود دارد حتی از گروهها و اقلیتها و غیراقلیتها.
این هم مسئولیتش به عهده آقایان روحانی است.]
امام: آقا! میدانید آن موقع حکومت دست کی بود؟
[امینی: مشخص است، تأسیس دانشگاه برمیگردد به سال 1313 حاکم مشخص بود؛ معیّن بود.]
امام: شما نمیتوانید بگویید، ولی من میتوانم بگویم. آن موقع حکومت دست رضاخان بود. و میدانید که رضاخان دستنشانده انگلستان بود. اجنبیها رضاخان را روی کار آورده بودند. شما آقای امینی! میفرمایید آقایان علما میآمدند با فردی که دستنشانده اجنبی بود همکاری میکردند و دست به دست او میدادند؟ نه! علما هرگز این کار را نمیکردند و نمیکنند. آنها در انتظار این بودند که یا توان و امکاناتی به دست آورند تا خودشان حکومت را اداره کنند، یا اگر چنین توانی نداشتند در انتظار بنشینند؛ در خانهشان، در مساجد، در حوزهها و در جاهایی که تماسی با حکومت نداشته باشد.
[امینی: تقصیرش با شماست. مسئولیت به عهده روحانیت است.]
امام: مگر روحانیت میخواهد افراد بیدین بار بیایند؟ مخالف مسائل اخلاقی بار بیایند، ضداخلاق بار بیایند؟
[امینی: نه! منظور من این نیست. منظور من این است که در پدیدآمدن این مسأله، روحانیت مسئولیت دارد. وقتی این روش جدید آموزشی وارد کشور ما شد، آن موقع در کشور ما جز روحانیون، افراد باسوادی وجود نداشتند. رشته تعلیم و تربیت، بسته به روحانیت بود. بعد از تأسیس دانشگاه و بعد از روی کار آمدن نظام تحصیلی جدید، روحانیون به جای اینکه بیایند همکاری کنند و سر نخ را به دست بگیرند رفتند در حوزهها و مساجد گوشهنشین شدند؛ و افراد غیر شایسته جایگاه اینها را گرفتند. من اعتراف میکنم که در بین استادان دانشگاه از هر صنفی وجود دارد حتی از گروهها و اقلیتها و غیراقلیتها.
این هم مسئولیتش به عهده آقایان روحانی است.]
امام: آقا! میدانید آن موقع حکومت دست کی بود؟
[امینی: مشخص است، تأسیس دانشگاه برمیگردد به سال 1313 حاکم مشخص بود؛ معیّن بود.]
امام: شما نمیتوانید بگویید، ولی من میتوانم بگویم. آن موقع حکومت دست رضاخان بود. و میدانید که رضاخان دستنشانده انگلستان بود. اجنبیها رضاخان را روی کار آورده بودند. شما آقای امینی! میفرمایید آقایان علما میآمدند با فردی که دستنشانده اجنبی بود همکاری میکردند و دست به دست او میدادند؟ نه! علما هرگز این کار را نمیکردند و نمیکنند. آنها در انتظار این بودند که یا توان و امکاناتی به دست آورند تا خودشان حکومت را اداره کنند، یا اگر چنین توانی نداشتند در انتظار بنشینند؛ در خانهشان، در مساجد، در حوزهها و در جاهایی که تماسی با حکومت نداشته باشد.