- » امروز پنجشنبه، 1 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
وقت میخواهند یک صحبتی بکنند؟ یک حرفی بزنند؟ یک اعتراضی بکنند؟
و خوشمزه این است که خود سازمانها و خود دولت و خود مردکه کذا (1)، همین معنا با رضایت آنهاست، (بی اذن آنها مگر امکان دارد یک همچو امری واقع بشود؟ یک همچو فحشایی واقع بشود؟) خود آنها این کار را میکنند بعد روزنامه نویس را وادار میکنند که انتقاد کند که کار قبیحی بود، کار وقیحی بود. حالا به گوش مردم برود، آنجا به چشم مردم بخورد، اینجا هم به گوش مردم بخورد که یک خرده آرام بشوند [و] آتشها- اگر باشد- خاموش بشود. فردا هم در تهران - خدای نخواسته - این کار خواهد انجام گرفت و نه آخوندی و نه سیاسیای و نه دکتری و نه مهندسی و نه دیگری اعتراض نمیکند. اینها باید اعتراض بشود؛ باید گفته بشود. اگر ملتها همه با هم، ملت همه با هم، مطلبی را اعتراض کنند و احکام اسلام را بایستند و بگویند، امکان ندارد که همچو قضایایی واقع بشود. اینها واقع میشود از سستی ما و از ضعف ما و استفاده از ضعف ما. [میگویند] اینها یک دستهای هستند ضعیف و بیچاره! در صورتی که قوه دارید شما؛ شما پشتوانهتان ملت است. ملت باز مسلمان است، این ملت مسلمان علاقه دارد به اسلام، علاقه دارد به روحانی اسلام. روحانی اسلام باید خدمت بکند؛ اگر خدمت نکند، مردم عمل روحانی با او نمیکنند.
در هر صورت، اسلام همه این معانی را دارد و جامع تمام جهات مادی و معنوی و غیبی و ظاهری هست، برای اینکه انسان دارای همه مراتب هست. و قرآن کتاب انسان سازی است؛ انسان چون بالقوه همه مراتب را دارد، کتاب خدا آمده است که انسان را انسان کند و همان طوری که جامعهاش را اصلاح بکند، خودش [را] هم کامل کند تا برسد به مرتبه عالی. و نباید آن طایفه به این طایفه تعرض کنند، و این طایفه به آن طایفه. اینها هر کدام مسئلهای است خودش مستقل؛ مسئلهای است علی حده. تو عقلت نمیرسد که مثلاً فقه چیست، چرا به فقه جسارت میکنی؟ تو عقلت نمیرسد، تو عقلت نمیرسد
و خوشمزه این است که خود سازمانها و خود دولت و خود مردکه کذا (1)، همین معنا با رضایت آنهاست، (بی اذن آنها مگر امکان دارد یک همچو امری واقع بشود؟ یک همچو فحشایی واقع بشود؟) خود آنها این کار را میکنند بعد روزنامه نویس را وادار میکنند که انتقاد کند که کار قبیحی بود، کار وقیحی بود. حالا به گوش مردم برود، آنجا به چشم مردم بخورد، اینجا هم به گوش مردم بخورد که یک خرده آرام بشوند [و] آتشها- اگر باشد- خاموش بشود. فردا هم در تهران - خدای نخواسته - این کار خواهد انجام گرفت و نه آخوندی و نه سیاسیای و نه دکتری و نه مهندسی و نه دیگری اعتراض نمیکند. اینها باید اعتراض بشود؛ باید گفته بشود. اگر ملتها همه با هم، ملت همه با هم، مطلبی را اعتراض کنند و احکام اسلام را بایستند و بگویند، امکان ندارد که همچو قضایایی واقع بشود. اینها واقع میشود از سستی ما و از ضعف ما و استفاده از ضعف ما. [میگویند] اینها یک دستهای هستند ضعیف و بیچاره! در صورتی که قوه دارید شما؛ شما پشتوانهتان ملت است. ملت باز مسلمان است، این ملت مسلمان علاقه دارد به اسلام، علاقه دارد به روحانی اسلام. روحانی اسلام باید خدمت بکند؛ اگر خدمت نکند، مردم عمل روحانی با او نمیکنند.
در هر صورت، اسلام همه این معانی را دارد و جامع تمام جهات مادی و معنوی و غیبی و ظاهری هست، برای اینکه انسان دارای همه مراتب هست. و قرآن کتاب انسان سازی است؛ انسان چون بالقوه همه مراتب را دارد، کتاب خدا آمده است که انسان را انسان کند و همان طوری که جامعهاش را اصلاح بکند، خودش [را] هم کامل کند تا برسد به مرتبه عالی. و نباید آن طایفه به این طایفه تعرض کنند، و این طایفه به آن طایفه. اینها هر کدام مسئلهای است خودش مستقل؛ مسئلهای است علی حده. تو عقلت نمیرسد که مثلاً فقه چیست، چرا به فقه جسارت میکنی؟ تو عقلت نمیرسد، تو عقلت نمیرسد