- » امروز یکشنبه، 4 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
علمای اصفهان شد، ما حاضرِ واقعه بودیم. علمای اصفهان از اصفهان آمدند به قم و علمای بلاد هم از اطراف جمع شدند در قم و نهضت کردند برخلاف اینها. حالا نهضت را شکستند. اینها زور که نداشتند. آنها نهضت را شکستند؛ حالا با فریب یا با هر چی. یک نهضتْ نهضت علمای خراسان بود: مرحوم آقازاده و مرحوم آقاسید یونس و سایر علمای آن وقت - همه را گرفتند آوردند در حبس، در تهران. و من خودم مرحوم آقازاده - رضوان الله علیه - را، آمیرزا محمود آقازاده - رضوان الله علیه - را دیدم که یک جایی نشسته بود بدون عمامه. با اینکه تحت مراقبت بود، یک جایی نشسته بود بدون عمامه و کسی هم حق نداشت پیش او برود؛ و ایشان را بدون عمامه میبردند توی خیابان به دادگستری، محاکمه میکردند. آن وقت هیچ خبری از این احزاب نبود. در این قیامهایی که اینها کردند از این احزاب اصلاً خبری نبود؛ بودند اما مرده بودند. یک نهضت هم از آذربایجان شد: مرحوم آمیرزا صادق آقا، مرحوم انگجی، آنها هم نهضت کردند. آنها را هم گرفتند بردند. مدتها در تبعید بودند که مرحوم آمیرزا صادق آقا بعد از آن هم که گفتند که شما آزادید دیگر نرفت به آذربایجان؛ در صورتی که آذربایجان او را خیلی گرامی میداشتند، هیچ دیگر نرفت. در قم آمدند و تا آخر عمرشان در قم بودند و ما هم خدمتشان میرسیدیم.
ایستادگی مدرس در مقابل ظلم رضاخان
مرحوم مدرس - رحمه الله - خوب، من ایشان را هم دیده بودم. این هم یکی از اشخاصی بود که در مقابل ظلم ایستاد؛ در مقابل ظلم آن مرد سیاهکوهی، آن رضا خان قلدر ایستاد و در مجلس بود ... ایشان را به عنوان طراز اول، علما فرستادند به تهران و ایشان با گاری آمد تهران. از قراری که آدم موثقی نقل میکرد، ایشان یک گاری آنجا خریده بود و اسبش را گاهی خودش میراند، تا آمد به تهران. آنجا هم یک خانه مختصری اجاره کرد. و من منزل ایشان مکرر رفتم؛ خدمت ایشان - رضوان الله علیه - مکرر رسیدم. ایشان به عنوان طراز اول آمد لکن طراز اول که اصلاً از اول موضوعش
ایستادگی مدرس در مقابل ظلم رضاخان
مرحوم مدرس - رحمه الله - خوب، من ایشان را هم دیده بودم. این هم یکی از اشخاصی بود که در مقابل ظلم ایستاد؛ در مقابل ظلم آن مرد سیاهکوهی، آن رضا خان قلدر ایستاد و در مجلس بود ... ایشان را به عنوان طراز اول، علما فرستادند به تهران و ایشان با گاری آمد تهران. از قراری که آدم موثقی نقل میکرد، ایشان یک گاری آنجا خریده بود و اسبش را گاهی خودش میراند، تا آمد به تهران. آنجا هم یک خانه مختصری اجاره کرد. و من منزل ایشان مکرر رفتم؛ خدمت ایشان - رضوان الله علیه - مکرر رسیدم. ایشان به عنوان طراز اول آمد لکن طراز اول که اصلاً از اول موضوعش