- » امروز پنجشنبه، 1 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
نسوخته به اسلام از حضرت صاحب - سلام الله علیه؛ خوب ایشان هم که میبینند این را، خود ایشان بیایند؛ چرا من بکنم»! این منطق اشخاصی است که میخواهند از زیر بار در بروند. اسلام اینها را نمیپذیرد. اسلام اینها را به هیچ چیز نمیشمرد. اینها میخواهند از زیر بار در بروند. یک چیزی درست میکنند، دو تا روایت از این طرف از آن طرف میگردند پیدا میکنند که خیر، با سلاطین مثلاً بسازید، دعا کنید به سلاطین. این خلاف قرآن است. اینها نخواندهاند قرآن را. اگر صد تا همچو روایتهایی بیاید، ضربِ به جِدار میشود. (1) خلاف قرآن است، خلاف سیره انبیاست. با اینکه روایتی نیست. شما وقتی ملاحظه میکنید آن همه روایاتی که اگر کسی میل به این بکند که - روایتی است - که اگر مایل باشی که زنده باشد این سلطان، تو هم با او محشوری. (2) مسلمان مگر میشود مایل باشد به اینکه یکی زنده باشد و ظلم کند، آدم بکشد؟ رابطه داشته باشد با یک کسی که آدم میکشد، عالِم میکشد، علما را میکشد؟ ما الآن چقدر علمای بزرگ و عرض میکنم، مدرسین عالیمقام تو [ی] حبسها، توی تبعیدگاهها داریم، میدانید شما؟ الآن چند نفر از این علمای ما توی زندانند و چند نفر از این علمای ما در تبعیدگاهها دارند به سر میبرند؛ مع ذلک همینها بودند که تبعید شده بودند قبلاً؛ حالا که آمدهاند همینها بودند که مشتشان را گره کردند و برخلاف دولت صحبت کردند و برخلاف شاه صحبت کردند؛ دوباره هم گرفتار شدند. همین آقای محترمی که - جوان بزرگواری که - در همین دیروز، در عصر فاتحه دیروز آن صحبتها را کرده، این حبس بود و این - عرض میکنم که - تبعید بود و مظنونِ این است بلکه شاید بیشتر از ظن، که این هم حالا یا گرفتندش یا فردا بگیرند. اما از حبس درآمده و مشتش را گره کرده. بچه اسلام این است؛ مسْلم این است. مسلمان اگر بخواهد اهتمام به امور مسلمین نداشته.