- » امروز جمعه، 2 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
کردیم» چه غلطی است؟ به تو چه که اعطا بکنی؟ تو چه کاره هستی اصلش؟ «اعطا کردیم آزادی را بر مردم»! آزادی اعطایی این است که میبینید. آزادی اعطایی که آزادی - حقیقتاً - نیست، این است که میبینید. برای این است که مردم را اغفال کنند.
امریکا، مجرم اول؛ شاه، مجرم دوم
اینها نشستند و یک دستهای را، شاید یک دستهای را درست کردهاند که اینها از دار ودسته خودشان است؛ گاهی وقتها یک چیزی بنویسند، یک کلمهای بنویسند و افهام کنند که نه، آزاد است، قلم آزاد است، قلمها آزادند. البته در بین اینهایی که مینویسند عده شریفی هستند از همه طبقات که مینویسند، که الآن با همه خطراتی که هست، هم در قم یک عده کثیری از فضلا و از مدرسین - ایّدهم الله - هست که مینویسند فجایع را و همه مطالب را تقریباً مینویسند و منتشر میکنند و امضا میکنند، و هم در جناحهای سیاسی و حزبی هست که مینویسند، منتشر میکنند، مطالب را میگویند، با جرأت مطالب را میگویند ولو اینکه مورد اهانت و خطر واقع میشوند. البته در اینها، در بین این جناحهای - به اصطلاح - سیاسی گاهی هم اشخاصی پیدا میشوند و بعید هم نیست که خود دار و دسته آنها باشند و مطلب را میخواهند منحرف کنند از مجرم اصلی به این پایینها، به دولت مثلاً. آنها الآن از خدا میخواهند که انسان هرچه میگوید، از دولت بگوید! اعلیحضرت را کنار بگذارند، مجرم اساسی و اصلی را کنار بگذارند. هرچه میخواهند از دولت بگویند. یکوقتی که ما میخواستیم یک صحبتی بکنیم، یک نفر را فرستادند که شما از امریکاییها صحبت نکنید ولو از شاه هم بگویید مانعی نیست. من گفتم ما همه اشکالمان در امریکایی هاست، همه گرفتاری که ما داریم از دست امریکا داریم. ما آن مجرم اصلی را بگذاریم و برویم سراغ اینهایی که تَبَع هستند و آلت هستند؟ حالا در ایران البته، مجرم دست دوم - مجرم دست اول عبارت از امریکاست - مجرم دست دوم عبارت از این شاه است. ما حالا [گرفتار] این مجرمی که دست دوم است و دیگران هیچ دیگر؛ یا دیگران جوری نیستند که چیزی باشند: نه نخست وزیرش قابل ذکر است، و نه وزرایش و نه وکلایش؛ هیچ کدام اینها قابل ذکر - اصلاً - نیستند. خودش هم
امریکا، مجرم اول؛ شاه، مجرم دوم
اینها نشستند و یک دستهای را، شاید یک دستهای را درست کردهاند که اینها از دار ودسته خودشان است؛ گاهی وقتها یک چیزی بنویسند، یک کلمهای بنویسند و افهام کنند که نه، آزاد است، قلم آزاد است، قلمها آزادند. البته در بین اینهایی که مینویسند عده شریفی هستند از همه طبقات که مینویسند، که الآن با همه خطراتی که هست، هم در قم یک عده کثیری از فضلا و از مدرسین - ایّدهم الله - هست که مینویسند فجایع را و همه مطالب را تقریباً مینویسند و منتشر میکنند و امضا میکنند، و هم در جناحهای سیاسی و حزبی هست که مینویسند، منتشر میکنند، مطالب را میگویند، با جرأت مطالب را میگویند ولو اینکه مورد اهانت و خطر واقع میشوند. البته در اینها، در بین این جناحهای - به اصطلاح - سیاسی گاهی هم اشخاصی پیدا میشوند و بعید هم نیست که خود دار و دسته آنها باشند و مطلب را میخواهند منحرف کنند از مجرم اصلی به این پایینها، به دولت مثلاً. آنها الآن از خدا میخواهند که انسان هرچه میگوید، از دولت بگوید! اعلیحضرت را کنار بگذارند، مجرم اساسی و اصلی را کنار بگذارند. هرچه میخواهند از دولت بگویند. یکوقتی که ما میخواستیم یک صحبتی بکنیم، یک نفر را فرستادند که شما از امریکاییها صحبت نکنید ولو از شاه هم بگویید مانعی نیست. من گفتم ما همه اشکالمان در امریکایی هاست، همه گرفتاری که ما داریم از دست امریکا داریم. ما آن مجرم اصلی را بگذاریم و برویم سراغ اینهایی که تَبَع هستند و آلت هستند؟ حالا در ایران البته، مجرم دست دوم - مجرم دست اول عبارت از امریکاست - مجرم دست دوم عبارت از این شاه است. ما حالا [گرفتار] این مجرمی که دست دوم است و دیگران هیچ دیگر؛ یا دیگران جوری نیستند که چیزی باشند: نه نخست وزیرش قابل ذکر است، و نه وزرایش و نه وکلایش؛ هیچ کدام اینها قابل ذکر - اصلاً - نیستند. خودش هم