بود، نه مطبوعاتشان آزاد- نه حالا، که شما خیال کنید؛ زمان رضا شاه هم همین بود- و من یادم است؛ نه مطبوعات ما آزاد بود، نه مردم در حرفهایشان آزاد بودند، نه تبلیغات آزادی داشتیم، نه اهل منبر ما می‌توانستند یک مطلب حقی بگویند، نه علمای ما می‌توانستند یک مطلبی بگویند، نه بازاری و دانشگاهی و جبهه‌های سیاسی می‌توانستند یک حرفی بزنند. یک کلمه می‌گفتند جایشان توی زندان بود، و آن زجرها و آن بساط و اره کردن پای [زندانی‌] و این مسائلی که شنیدید؛ سوزاندن، مثلاً یک آدمی را داغ کردن، خواباندنش‌روی یک جایی زیرش را ظرف گذاشتن و سرخ کردن، اینطور چیزها بود در کار. متخصصین، از قراری که می‌گویند، متخصصین اسرائیلی، می‌آمد [ند] برای اینکه کیفیت زجر مردم را [یاد بدهند] متخصص می‌آوردند که چه جوری زجر روحی بکنند، چه جوری زجر جسمی. اینطور نقل می‌کنند.
ملت انقلابی - ایران انقلابی
یک همچو مملکت پر زحمتی که مردم دیگر خسته شدند، مردم دیگر به جان آمدند؛ و لهذا جوانهایشان را دارند می‌بینند که کشته دارد می‌شود، مع ذلک پدر می‌گوید که نه، من مفتخرم که در راه خدا، در راه آزادی مملکتم، یک همچو چیزی شده است. مردم اینطور الآن شده‌اند؛ و اینکه به جان آمده‌اند مادرها؛ بعضی شان پیش من آمدند و اظهار این معنی را کردند که نه، ما راضی هستیم، ما فدایی داده ایم؛ چطور است؛ و خداوند، ان شاء الله، اجر به آنها عنایت کند.
الآن این مملکت ایران یک مملکت انقلابی [است‌] و مردم شده‌اند یک مردم انقلابی؛ و این مردم انقلابی را به این چیزها نمی‌شود ساکت کرد. اینها آنچه که می‌خواهند که عبارت از آن قدم آخر است که دست خیانتکارِ اجانب از مملکتشان کوتاه بشود و همه مقدرات مملکت دست خودشان باشد، خودشان اداره کنند مملکتشان را، خودشان اداره کنند فرهنگشان را، خودشان اداره کنند نظامشان را؛ همه، دست خودشان باشد؛ یک همچو چیزی مقصد عمومی ملت ماست و مثل سیل خروشان دنبال این مطلب دارند می‌روند و کسی نمی‌تواند دیگر جلوی اینها را بگیرد؛ و لهذا الآن [
صحیفه امام خمینی
Rouhollah Website is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License. <Rouhollah Website/>