- » امروز پنجشنبه، 1 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
میگویند کشته شده. همین کشتار آخری همدان را میگویند تا صد نفر بوده است؛ من نمیدانم دیروز، پریروز. الآن هم همدان باز متشنج است. همین دیروز و امروز هم در قم تشنجها بود و صدای تیر میآمده است. حالا آیا کشته است چقدر، نمیدانم. زنجان هم همین مسائل بوده است؛ کرمان هم شنیدید؛ همه بوده است؛ هر جا دست رویش بگذاری جنایت بوده است. حالا عفو فرمودند! غلط کردند عفو فرمودند! اگر فشار عمومی ملت نبود و این توجه همه طرفه ملت نبود که اینها عفو نمیکردند. عفو نیست، این الزام است. جبران نمیشود جنایات اینها به این مسائل. ماها نمیتوانیم جبران کنیم؛ برای اینکه چطور ما کشتن چهار - پنج هزار نفر را جبران کنیم و یک نفر هست، بیشتر از یک نفر که نیست. آن هم یک نفر آدمِ اینطور که میبینید. این دلیل بر این است که باید یک عالَمی باشد که در آن عالَم دائماً در عذاب باشد تا جبران بشود، دائماً در آن عذابهایی که مهیا شده برای این ستمکارها.
سیر نهضت، امیدوار کننده است
ما نمیدانیم واقعاً چه بکنیم با این وضع فعلی ایران؛ البته وضعْ امیدبخش است، وضعْ امیدبخش است؛ اینطور نیست که حالا ما نگران باشیم که وضع چرا این جور است؛ اما خوب، میبینید چه میکند؛ چه دیوانگی راه انداختند. لکن همه این مسائل ارزش دارد که یک ملتی را نجات دهد. نباید ما نگران باشیم از اینکه فدایی میدهیم؛ این سیره انبیا بوده است که این کارها را میکردهاند. انبیا، اولیا، در مقابل ظَلَمه، در مقابل اشخاصی که ظلم به مردم میکردند، قیام میکردند و کشته میشدند و کشتار میکردند و جوانهایشان را میدادند و اصحابشان را میدادند و مسئلهای نیست که ما حالا یک نگرانی داشته باشیم که مبادا خونْ راه بیفتد! باید خون راه بیفتد؛ باید یک ملتی که میخواهد خودش را نجات بدهد از زیربار این همه جنایات و این همه خسارات که بر او وارد شده است، همین طور مجانی نمیشود که انسان به دست بیاورد. یکی از این مادرها - ظاهراً در بهشت زهرا - ایستاده و صحبت کرده که درخت آزادی محتاج به آبیاری است و خون پسر من یکی از چیزهایی است که آبیاری میکند. ما یک همچو شیرزنان داریم.
سیر نهضت، امیدوار کننده است
ما نمیدانیم واقعاً چه بکنیم با این وضع فعلی ایران؛ البته وضعْ امیدبخش است، وضعْ امیدبخش است؛ اینطور نیست که حالا ما نگران باشیم که وضع چرا این جور است؛ اما خوب، میبینید چه میکند؛ چه دیوانگی راه انداختند. لکن همه این مسائل ارزش دارد که یک ملتی را نجات دهد. نباید ما نگران باشیم از اینکه فدایی میدهیم؛ این سیره انبیا بوده است که این کارها را میکردهاند. انبیا، اولیا، در مقابل ظَلَمه، در مقابل اشخاصی که ظلم به مردم میکردند، قیام میکردند و کشته میشدند و کشتار میکردند و جوانهایشان را میدادند و اصحابشان را میدادند و مسئلهای نیست که ما حالا یک نگرانی داشته باشیم که مبادا خونْ راه بیفتد! باید خون راه بیفتد؛ باید یک ملتی که میخواهد خودش را نجات بدهد از زیربار این همه جنایات و این همه خسارات که بر او وارد شده است، همین طور مجانی نمیشود که انسان به دست بیاورد. یکی از این مادرها - ظاهراً در بهشت زهرا - ایستاده و صحبت کرده که درخت آزادی محتاج به آبیاری است و خون پسر من یکی از چیزهایی است که آبیاری میکند. ما یک همچو شیرزنان داریم.