- » امروز چهارشنبه، 7 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
- نهضت اخیر برای این است که امور ارتجاعی را رد کند، و آن دولت شاه و امثال اوست که تمام جهات ارتجاع و عقب ماندگی را برای ما به بار آورده و ما میخواهیم همانها را رفع کنیم. نهضت ما، نهضتی متمدن و پیشرفته است.
- [شما خواهان رفتن شاه هستید، میتوانید دلایل آن را شرح دهید؟ آیا آرزوی کشته شدن و از بین رفتن شاه را دارید؟]
- ما بیش از پانزده سال است که دلایل محکومیت شاه و لزوم رفتن او را در اعلامیههای خود ذکر کرده ایم و الآن برای شما برخی دلایل را ذکر میکنم: بیش از پنجاه سال است که دولتهای خارجی، پدر شاه و شاه را در ایران بر ما تحمیل کردهاند. شاه سابق را به حسب اعتراف انگلیسیها، آنان آوردند و بر کشور ما حاکم کردند. در رادیو دهلی این مطلب را تصریح نمودند. شاه فعلی در یکی از کتابهایش نوشت: «متفقین که زمان جنگ به ایران آمدند، مرا به سلطنت انتخاب کرده و صلاح این دیدند که من سلطان باشم» (1). ما پنجاه سال است که تحت فشار و با اختناق فوق العاده به سر میبریم. ما نه فرهنگ مستقل داریم و نه لشکر و ارتش مستقل داریم و نه اقتصاد صحیح و سالم داریم و نه جهات سیاسی ما صحیح و سالم است. اما فرهنگ ما، فرهنگی است که با دستور دیگران، شاه تحمیل کرده است. مدارس ما غالباً به شکل نیمه تعطیل است یا تعطیل و در وقتی هم که اشتغال داشته باشند، دستور این است که اینها را عقب نگه دارند و نگذارند که رجال دانشمند در مملکت ما پیدا بشود. تمام مطبوعات ما و کلیه وسایلی که باید به وسیله آن تبلیغ شود در این پنجاه سال در اختیار شاه بوده است. تمام اشکال آزادی از ملت ما سلب شده است. ما در این پنجاه سال حتی یک مجلس ملی هم نداشتیم. در زمان رضاشاه با زور او، رژیم را تغییر دادند، یعنی سلطنت را منتقل کردند (2). مجلس مؤسسان که تأسیس کردند با سرنیزه تأسیس شد و ملت بکلی با آن مخالف بود، لکن سرنیزه نگذاشت که این
- [شما خواهان رفتن شاه هستید، میتوانید دلایل آن را شرح دهید؟ آیا آرزوی کشته شدن و از بین رفتن شاه را دارید؟]
- ما بیش از پانزده سال است که دلایل محکومیت شاه و لزوم رفتن او را در اعلامیههای خود ذکر کرده ایم و الآن برای شما برخی دلایل را ذکر میکنم: بیش از پنجاه سال است که دولتهای خارجی، پدر شاه و شاه را در ایران بر ما تحمیل کردهاند. شاه سابق را به حسب اعتراف انگلیسیها، آنان آوردند و بر کشور ما حاکم کردند. در رادیو دهلی این مطلب را تصریح نمودند. شاه فعلی در یکی از کتابهایش نوشت: «متفقین که زمان جنگ به ایران آمدند، مرا به سلطنت انتخاب کرده و صلاح این دیدند که من سلطان باشم» (1). ما پنجاه سال است که تحت فشار و با اختناق فوق العاده به سر میبریم. ما نه فرهنگ مستقل داریم و نه لشکر و ارتش مستقل داریم و نه اقتصاد صحیح و سالم داریم و نه جهات سیاسی ما صحیح و سالم است. اما فرهنگ ما، فرهنگی است که با دستور دیگران، شاه تحمیل کرده است. مدارس ما غالباً به شکل نیمه تعطیل است یا تعطیل و در وقتی هم که اشتغال داشته باشند، دستور این است که اینها را عقب نگه دارند و نگذارند که رجال دانشمند در مملکت ما پیدا بشود. تمام مطبوعات ما و کلیه وسایلی که باید به وسیله آن تبلیغ شود در این پنجاه سال در اختیار شاه بوده است. تمام اشکال آزادی از ملت ما سلب شده است. ما در این پنجاه سال حتی یک مجلس ملی هم نداشتیم. در زمان رضاشاه با زور او، رژیم را تغییر دادند، یعنی سلطنت را منتقل کردند (2). مجلس مؤسسان که تأسیس کردند با سرنیزه تأسیس شد و ملت بکلی با آن مخالف بود، لکن سرنیزه نگذاشت که این