- » امروز پنجشنبه، 1 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
پس انسان همه عالَم را دارد با اضافه. همه چیزهایی که در عالَم هست، از اول موجودات تا آنجایی که آن ممتاز شده، با همه حیوانات و با نباتات و با معادن و اینها شرکت دارد، لکن یک اضافه دارد، و آن اینکه در انسان یک قوه عاقله و قوه بالاتر هست که در آنها نیست.
اسلام در صدد تربیت انسان در همه ابعاد
اگر انسان مثل سایر حیوانات تا همان حدی که حیوانات رشد میکردند بود، انبیا لازم نبود؛ انبیا میخواستیم چه کنیم؛ انسان میآید اینجا مثل حیوانات زندگی میکند و مثل حیوانات میخورد و مثل حیوانات میخوابد تا میمیرد. اینکه احتیاج به انبیا ما داریم برای اینکه انسان مثل حیوانات نیست که یک حد حیوانی داشته باشد و تمام بشود. انسان یک حد مافوق حیوانی و یک مراتب مافوق حیوانی، مافوق عقل [دارد] تا برسد به مقامی که نمیتوانیم از آن تعبیر کنیم؛ و [از] آن آخرْ مقام مثلاً تعبیر میکنند [به] «فنا»، تعبیر میکنند «کالألُوهِیه»؛ یک تعبیرات مختلفی [میکنند] چون که تربیت انسان به همه ابعادش، هم تربیت جسمی و هم روحی و هم عقلی و هم مافوق آن، نمیشود در عهده بشر باشد، برای اینکه بشر اطلاع ندارد از احتیاجات انسان و کیفیت تربیت انسان نسبت به ماورای طبیعت. تمام قوای بشر راروی هم بگذارید، همین طبیعت را و خاصیت طبیعت را میتواند بفهمد؛ منتها باز همه خاصیتهای طبیعت برای بشر هم کشف نشده است، تا حدودی کشف شده است؛ اخیراً خوب، زیاد پیشرفت کرده است، لکن مانده است خیلی چیزها که بعدها کشف خواهد شد؛ اما تا آخر هر چه بشود مال طبیعت است، مال این عالَم است؛ و هر چه بشود مال این ورق است.
بشر فقط حد طبیعی را میفهمد
آن چیزی را که بشر میتواند ادراک کند و حد ادراک طبیعی خودش هست، این است که عالم طبیعت را [با] همه خصوصیات [بفهمد]؛ فرض کنید یکوقتی همه خصوصیات عالم طبیعت را انسان بفهمد و همه چیزهایی که مربوط به کمال طبیعت است و ترقیات در طبیعت، اینها را هم انسان کشف بکند، لکن حدش حد طبیعت است، بیشتر
اسلام در صدد تربیت انسان در همه ابعاد
اگر انسان مثل سایر حیوانات تا همان حدی که حیوانات رشد میکردند بود، انبیا لازم نبود؛ انبیا میخواستیم چه کنیم؛ انسان میآید اینجا مثل حیوانات زندگی میکند و مثل حیوانات میخورد و مثل حیوانات میخوابد تا میمیرد. اینکه احتیاج به انبیا ما داریم برای اینکه انسان مثل حیوانات نیست که یک حد حیوانی داشته باشد و تمام بشود. انسان یک حد مافوق حیوانی و یک مراتب مافوق حیوانی، مافوق عقل [دارد] تا برسد به مقامی که نمیتوانیم از آن تعبیر کنیم؛ و [از] آن آخرْ مقام مثلاً تعبیر میکنند [به] «فنا»، تعبیر میکنند «کالألُوهِیه»؛ یک تعبیرات مختلفی [میکنند] چون که تربیت انسان به همه ابعادش، هم تربیت جسمی و هم روحی و هم عقلی و هم مافوق آن، نمیشود در عهده بشر باشد، برای اینکه بشر اطلاع ندارد از احتیاجات انسان و کیفیت تربیت انسان نسبت به ماورای طبیعت. تمام قوای بشر راروی هم بگذارید، همین طبیعت را و خاصیت طبیعت را میتواند بفهمد؛ منتها باز همه خاصیتهای طبیعت برای بشر هم کشف نشده است، تا حدودی کشف شده است؛ اخیراً خوب، زیاد پیشرفت کرده است، لکن مانده است خیلی چیزها که بعدها کشف خواهد شد؛ اما تا آخر هر چه بشود مال طبیعت است، مال این عالَم است؛ و هر چه بشود مال این ورق است.
بشر فقط حد طبیعی را میفهمد
آن چیزی را که بشر میتواند ادراک کند و حد ادراک طبیعی خودش هست، این است که عالم طبیعت را [با] همه خصوصیات [بفهمد]؛ فرض کنید یکوقتی همه خصوصیات عالم طبیعت را انسان بفهمد و همه چیزهایی که مربوط به کمال طبیعت است و ترقیات در طبیعت، اینها را هم انسان کشف بکند، لکن حدش حد طبیعت است، بیشتر